تمنای فروغ آن ماه سیما برنمی دارد
کرم بی خواست چون افتد تقاضا بر نمی دارد
چوکار افتاد شیرین بی سخن انجام می یابد
که فرهاد اهتمام کارفرما برنمی دارد
درین وادی مرا بر رهنوردی رشک می آید
که تا خاری نیارد در نظر پا بر نمی دارد
کسی کان قامت بی سایه را دیده است در جولان
زسرو بوستان ناز دو بالا بر نمی دارد
به دشمن هر که یکرنگ است دل را تیره می سازد
مثال طوطیان آیینه ما برنمی دارد
مگر در پرده دل با خیال او نظر بازم
وگرنه آن رخ نازک تماشا برنمی دارد
گوارا می شود از جبهه واکرده سختیها
که بار کوه جز دامان صحرا برنمی دارد
زسنگ کودکان شد مومیایی استخوان ما
همان صائب جنون دست از سر ما برنمی دارد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر درباره عشق و جاذبههای آن است. شاعر به تمنا و آرزوی معشوق اشاره میکند و بیان میکند که آرزوهایی که به دل مینشیند، بدون خواست او تحقق نمییابند. همچنین به تلاشها و ناامیدیهای عاشق نسبت به معشوق میپردازد و میگوید که در عشق، چون فرهاد به دنبال شیرین، باید بر سختیها فائق آید. شاعر در عین حال حسرت و حسد به کسانی دارد که در این مسیر به راحتی نمیتوانند پیش روند. در نهایت، شاعر به تأثیر ناخوشایند عشق و جنون ناشی از آن اشاره دارد و تأکید میکند که این حال و اوضاع همچنان بر دل او سایه افکنده است.
هوش مصنوعی: کرم وقتی که از زیبایی آن ماه روشن با محصولش خواستهای نداشته باشد، لزومی برای جستوجوی آن احساس نمیکند. اما اگر تقاضا و خواستهای باشد، این کار را انجام میدهد.
هوش مصنوعی: وقتی که کار به شیرینی بگذرد، بدون نیاز به صحبت و گفتوگو، کار به پایان میرسد؛ زیرا فرهاد تلاش و کوشش خود را برای انجام کار مورد نظر فراموش نمیکند.
هوش مصنوعی: در این راه، من به شخصی حسادت میکنم که با احتیاط و دقت قدم برمیدارد و هرگز خطر نمیکند تا خطری پیش نیاید.
هوش مصنوعی: کسی که قامت زیبا و بینظیری را در گلزارهایی که درختان سرو در آنها رشد کردهاند مشاهده کرده باشد، به خود اجازه نمیدهد که خود را بالا بکشد و به تفاخر بپردازد.
هوش مصنوعی: هر کسی که با دشمن یکرنگ و همدل است، دلش را تیره و غمگین میکند، مانند طوطیهایی که نمیتوانند تصویر خود را در آینه ببینند.
هوش مصنوعی: تنها زمانی میتوانم به یاد او در دل خود فکر کنم و به او نگاه کنم که در دل من بود، وگرنه نمیتوانم زیبایی او را تحمل کنم و به تماشایش بنشینم.
هوش مصنوعی: مشکلات و سختیهایی که از جبهه برگشتهاند، مانند باری سنگین هستند که فقط دشت میتواند آن را تحمل کند و کوه قادر به حمل آن نیست.
هوش مصنوعی: کودکان از سنگ ساخته شدند و استخوانهای ما تبدیل به مومیایی شده است. جنون صائب همچنان ما را رها نمیکند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.