سر عاشق زتن کی هر می کم زور بردارد؟
که این خشت از سرخم باده منصور بردارد
اگر برق تجلی گوشه ابرو نجنباند
که از راه کلیم الله سنگ طور بردارد؟
پس از عمری به دستش تخته ای افتاده زین دریا
به زودی چون دل از دار فنا منصور بردارد؟
چو مجنونی که بوی نوبهارش بر مشام آید
مرا از دور چون بیند بیابان شور بردارد
من آن لب تشنه ام کز سادگی بیرون روم از خود
اگر موج سرابی دست خود از دور بردارد
تواند هر که لب بر لب نهادن جویباران را
زهی غفلت که ناز چینی فغفور بردارد
به خون گرم هر کس داغ خود چون لاله به سازد
چرا ناز خنک از مرهم کافور بردارد؟
تواند هر که بر خود کرد شیرین تلخی عالم
چه افتاده است شهد از خانه زنبور بردارد؟
مشو در عین قدرت از ضعیفان جهان غافل
که از دوش سلیمان بار اینجا مور بردارد
زنور حسن مژگان موی آتش دیده می گردد
چه نقش از روی شیرین خامه شاپور بردارد؟
سبکروحی و تمکین لازم افتاده است پیری را
که طفل از جا کمانی را به صدمن زور بردارد
نهد در دامن ناز دگر از سرگرانیها
سری کز خواب ناز آن نرگس مخمور بردارد
وصال پاکدامانان به پاکان می رسد صائب
نسیم صبح مهر از غنچه مستور بردارد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر درباره عشق و دلتنگی شاعر برای معشوق است. شاعر به زیبایی و قدرت عشق اشاره میکند و از مشقتها و دشواریهای عشق میگوید. او به نمادهایی مانند باده و گلهای معطر اشاره میکند و حس عطش و longing را در خود احساس میکند. در نهایت، شاعر از وصال و وصل به معشوق سخن میگوید و بر امید به اتحاد و عشق پایدار تأکید میکند. شعر به طور کلی حسی عمیق از عشق و جستجوی وصال را منتقل میکند.
هوش مصنوعی: این شعر به بیان حالتی از عشق و وابستگی عمیق عاشق میپردازد. در آن اشاره شده است که چگونه عشق و احساسات قوی میتوانند فرد را از دنیای مادی و جسمی دور کنند. شاعر بیان میکند که چطور یک عاشق نمیتواند از بار سنگین عشق به آسانی رها شود، همانطور که برداشتن یک خشت از یک بنا کار آسانی نیست. در واقع، عشق اینقدر عمیق و قدرتمند است که نمیتوان به سادگی از آن فاصله گرفت.
هوش مصنوعی: اگر زیبایی و جاذبهای که در ابروی تو نهفته است، نتواند دلها را به حرکت درآورد و از آن جاذبه، همچون کلیم الله (موسی) که در کوه طور سنگ برداشت، الهام بگیرم؟
هوش مصنوعی: بعد از سالها، او تختهای از این دریا به دست آورده است. به زودی دلش از دنیا و فانی بودنش رها خواهد شد.
هوش مصنوعی: مانند مجنونی که عطر بهار تازه او را از فاصله حس میکند، وقتی که بیابان را میبیند، هیجان و شورش برمیخیزد.
هوش مصنوعی: من مانند لب تشنهای هستم که به خاطر سادگیام، از خودم خارج میشوم. اگر موجی از سراب، دستانش را از دور بردارد، دیگر نمیتوانم آرام باشم.
هوش مصنوعی: هر کسی که بتواند لبهایش را بر هم بگذارد و از زیباییها گذر کند، در واقع در حال غفلت است، چرا که نازکی و زیبایی زندگی میتواند او را به خوبی متوجه کند.
هوش مصنوعی: هر کس به خاطر درد و رنج خود، مانند لالههایی که در خون خود غوطهورند، زاری و ناله میکند. پس چرا باید از مرهم کافور، که التیامدهنده است، دل بکند و ناز کند؟
هوش مصنوعی: هر کسی که بتواند بر خود غلبه کرده و تلخیهای زندگی را شیرین کند، چگونه ممکن است که شهدی را که زنبور برای ما به ارمغان آورده، از منزل او بردارد؟
هوش مصنوعی: فریب نخور و از ضعفای جامعه غافل نشو، زیرا ممکن است در ظاهر آنها به نظر نرسد، اما به دلایل مختلف میتوانند در مواقعی تاثیرگذار باشند.
هوش مصنوعی: به نظر میرسد که زیبایی چشم و موی حسن مانند آتش میدرخشد و آنچه بر روی صورت زیبا و دلنشین مینشیند، چه تأثیری میتواند بر ذهن و احساسات مردم بگذارد؟
هوش مصنوعی: برایند طبیعی پیری این است که در وجودش انعطاف و سبکبالی ایجاد میشود، طوری که حتی یک کودک میتواند به راحتی او را با قدرتی کمتر و بدون زحمت تحت کنترل درآورد.
هوش مصنوعی: در دامن محبوب، سری از شادیها میگذارم که خواب عمیق چشمان زیبا و مست او را از یاد ببرد.
هوش مصنوعی: دوستی و نزدیکی افراد پاکدلی تنها از طریق ویژگیهای نیکو و اخلاقی خودشان حاصل میشود. مانند نسیم صبح که راز و زیبایی را از غنچهای پنهان بیرون میآورد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
فلک تیغ ستم کی از من مهجور بردارد؟
کجا از عاشقان زار دست زور بردارد؟
ز چشم اشک ندامت بسکه دردآلود می ریزد
ز سیلاب سرشکم بحر رحمت شور بردارد
دلم در خوردن خوناب غم زین پس نیندیشد
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.