نبرد از سینه من گرد کلفت گردش ساغر
چه زنگ از خاطر من گردش افلاک بردارد؟
زبان دعوی طوفان، روایی آنقدر دارد
که عاشق آستین از دیده نمناک بر دارد
بغل واکرده چون زخم از جگر خونم به راه افتد
به قصد خون من چون تیغ آن بیباک بردارد
ندارم فرصت خاریدن سر من زمستیها
مگر دستی به عذر غفلت من تاک بردارد
صدف از پاک چشمی صائب از گوهر لبالب شد
زروی پاک خوبان بهره چشم پاک بردارد
مرا از خاک کی آن قامت چالاک بردارد؟
که نخل سرکش او سایه را از خاک بردارد
که را دارم غباری زین دل غمناک بر دارد؟
مگر سیلاب این غمخانه را از خاک بردارد
سویدای دل آتش شد از حیرت سپند اینجا
کسی چون چشم از ان رخسار آتشناک بردارد؟
مدار از چرخ چشم مردمی کاین شعله سرکش
به خاکستر نشاند هر که را از خاک بردارد
دل دیوانه من سینه از غیرت سپر سازد
به قصد هر که تیغ آن غمزه بیباک بردارد
اگر صید حرم را چشم بر فتراک او افتد
نخواهد چشم خود زان حلقه فتراک بردارد
چنان باشد که از یعقوب یوسف را جدا سازد
مرا هر کس غمی از خاطر غمناک بردارد
چو عشق افتاد کامل، می کند بی آرزو دل را
که آتش خود زراه خود خس و خاشاک بردارد
ازین کوتاه دستان وا نشد این عقده مشکل
که تا این پنبه را از شیشه افلاک بردارد؟
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به توصیف نبردهای درونی شاعر و احساسات عاطفی او میپردازد. شاعر از درد و رنجی که در دل دارد صحبت میکند و به تصویر کشیدن عشق و غمهایش میپردازد. او به چالشهای زندگی و غمهای ناشی از جدایی و فقدان اشاره میکند و همچنین به شدت هیجان و احساساتش در مواجهه با عشق و آرزوهایش تأکید میکند. در نهایت، شاعر به پیچیدگیهای روح و عواطف انسانی میپردازد و از تلاش برای رهایی از بند غم و درد سخن میگوید.
هوش مصنوعی: من در دل خود مبارزهای دارم، در حالیکه لیوان شراب گرداگرد من در حال چرخش است. آیا گردش آسمانها میتواند این احساسات را از ذهن من دور کند؟
هوش مصنوعی: عشق و احساسات عمیق به قدری قوی و پرشور هستند که میتوانند فرد را تحت تأثیر قرار دهند و باعث شوند که او به راحتی اشکها و غمهای خود را نشان دهد و احساساتش را بیرون بریزد.
هوش مصنوعی: در آغوش باز کرده مانند زخم از جگر، خونم به راه میافتد و بهسوی انتقام من، چون تیغی بیپروا برمیخیزد.
هوش مصنوعی: من فرصتی برای آرامش و رفع خستگی ندارم، مگر اینکه دستی به کمک بیاید و عذر نادانی و فراموشی من را بپذیرد.
هوش مصنوعی: صدف به خاطر پاکی و روشنی چشمانش از زیبایی لبهای پرگوهر پر شده است، و این زیبایی از چشمان پاک خوبان نشأت میگیرد.
هوش مصنوعی: زندگی من از خاکِ زمین آغاز شده و آیا ممکن است که کسی یا چیزی توانایی آن را داشته باشد که مرا از این وضعیت رهایی بخشد؟ همچنانکه درخت نخل با قد بلندش میتواند سایهاش را به دور از زمین گسترش دهد.
هوش مصنوعی: کیست که بتواند غم و غصهی من را از دل غمگینم دور کند؟ آیا این باران دلانگیز میتواند غم و اندوه این مکان را از بین ببرد؟
هوش مصنوعی: دل به شدت غمگین و آتشین شده است از حیرت و شگفتی. آیا کسی در اینجا هست که بتواند نگاهی از آن چهره سوزان بردارد؟
هوش مصنوعی: نظارت بر سرنوشت انسانها به دست چشمان مردمی است که این شعلهی آتشین (اشتیاق یا قدرت) را به خاکستر بدل میکند و بر زمین مینهد هر کسی را که از خاک برمیخیزد.
هوش مصنوعی: دل دیوانه من از روی غیرت خود را محافظت میکند تا در برابر هر کسی که با نیش زهرآلودش به من حمله کند، آماده باشد.
هوش مصنوعی: اگر چشم شکار حرم به دام بیفتد، هرگز نمیتواند نگاهش را از حلقه دام بردارد.
هوش مصنوعی: هر کس که بتواند غم و اندوهی از دل غمگینم بزداید، باید همچون یعقوب باشد که یوسف را از خود جدا کرد.
هوش مصنوعی: وقتی عشق به کمال میرسد، دل را از هر آرزویی آزاد میکند؛ مانند آتش که میتواند به آسانی زبالهها و اشیای بیارزش را از مسیر خود پاک کند.
هوش مصنوعی: از این دستان کوتاه، این مشکل حل نمیشود که بتواند این پنبه را از شیشه آسمانها بردارد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
چه زنگ از خاطر من دیده نمناک بردارد؟
چه گرد از روی برگ تاک، اشک تاک بردارد؟
نمی اندیشد از زخم زبان چون عشق کامل شد
که سیل تندرو از راه خود خاشاک بردارد
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.