ز حُسنِ شوخطَرْفی دیدههای تر نمیبندد
در این دریا ز شورش دَر صدفْ گوهر نمیبندد
دمِ سردِ ملامتگر چه سازد با دل گرمم؟
زبانِ شعلهٔ بیباک را صَرْصَر نمیبندد
مزن چین بر جَبین ای سنگدل در منتهای خط
که در فصلِ خزان، گلزار را کس در نمیبندد
نظر بر رِخْنِهٔ مُلْک است دایم پادشاهان را
چرا ساقی، دهانِ ما به یک ساغر نمیبندد؟
چه سازد با دلِ پُرشِکْوِهٔ ما، مُهرِ خاموشی؟
کسی با موم، چشمِ روزنِ مِجْمَر نمیبندد
نمیگردد کم از دستِ نوازش، اضطرابِ دل
حجابِ ابر، ره بر گردشِ اختر نمیبندد
ز حرفِ سرد بر دل میخورد ناصح، نمیداند
که ره بر جوشِ دریا، خامیِ عنبر نمیبندد
تو را روزی که رعنایی کمر میبست، دانستم
که کوهِ طاقتِ عاشق، کمر، دیگر نمیبندد
گرفتم عقلْ محکم کرد کارِ خویش را صائب
رهِ سیلِ قضا را سدِّ اسکندر نمیبندد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر به بیان احساسات عمیق خود میپردازد و میگوید که عشق و شور زندگی نمیتوانند توسط ملامتها و محدودیتها محدود شوند. او به زیبایی و شجاعت عشق اشاره میکند و بیان میکند که دل او هرگز به سکوت و خاموشی تن نخواهد داد. حتی در برابر مشکلات و سختیها، عشق و شوری که در دل دارد، نمیتواند متوقف شود. شاعر همچنین از قدرت عشق و جذابیت آن سخن میگوید و تأکید میکند که هیچ چیز نمیتواند این احساسات را کنترل کند. در نهایت، او اشاره میکند که عقل نیز در برابر سرنوشت و عشق نمیتواند مانعها را از سر راه بردارد.
هوش مصنوعی: زیبایی بازیگوشی، چشمانش را نمیبندد؛ در این دریای پرهیجان، یعنی نمیتواند در صدف، گوهری را پنهان کند.
هوش مصنوعی: کلام تند و انتقادآمیز چه تأثیری بر دل داغ و پر شور من دارد؟ زبان شعلهور من هیچگاه به باد سرد و حاکم محدود نمیشود.
هوش مصنوعی: چهرهات را در هم نچین ای دل سنگی، چون در پایان خط، در فصل خزان هیچکس باغ را نمیبندد.
هوش مصنوعی: پادشاهان همیشه به زیبایی و شکوه سلطنت توجه دارند، اما چرا میتوان با یک لیوان شراب ما را ساکت نکرد؟
هوش مصنوعی: مهر سکوت چه تأثیری بر دل پر از ناراحتی ما میگذارد؟ هیچکس با موم، نمیتواند روزنه شفاف یک آینه را بپوشاند.
هوش مصنوعی: دل آرامش خود را از نوازشها و محبتها از دست نمیدهد. حتی اگر احساس اضطراب کند، مانند ابر نمیتواند مانع از حرکت ستارهها شود.
هوش مصنوعی: ناصح با کلمات بیروح و سردش بر دل تأثیر میگذارد، اما نمیداند که مانند دریا که به جوشش درمیآید، خامی و ناپختگی نمیتواند آن را به زیورعنبر تبدیل کند.
هوش مصنوعی: وقتی تو روزی زیبا و دلفریب کمربندت را محکم کردی، فهمیدم که دیگر هیچ عشقی نمیتواند مثل گذشته تحمل و استقامتش را به دست آورد.
هوش مصنوعی: عقل به من کمک کرد تا کارهایم را به خوبی انجام دهم. اما باید بدانیم که قضا و قدر مانند سیل هستند و هیچ چیزی نمیتواند جلوی آنها را بگیرد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.