بر سبکروحان چو عیسی سوزنی لنگر شود
برگ کاهی چشم را مقراض بال و پر شود
جان کامل را نباشد در تن خاکی قرار
می شود زندان صدف بر قطره چون گوهر شود
تیره روزان سرمه چشمند اهل دید را
کی غبار خاطر آیینه خاکستر شود؟
هر که را چون شبنم گل چشم خواب آلود نیست
غافل از خورشید کی از نرمی بستر شود؟
روسیاهی شد دلیل کعبه مقصد مرا
تیرگی آیینه را رهبر به روشنگر شود
نقطه بردارد چو دست خویش از گردآوری
صفحه خاک از پریشان گردیش دفتر شود
نیست قیل وقال را جا در دل عارف که موم
از قبول نقش گردد ساده چون عنبر شود
سینه پیش ناخن الماس می سازد سپر
هر که خواهد چون عقیق ساده نام آور شود
سنبل جنت شود در سینه چون بشکست آه
گریه چون در دل گره شد چشمه کوثر شود
آنقدر دست از جلای دیده و دل برمدار
تا سر زانو ترا آیینه محشر شود
تشنه خون می شود با تیغ چون پیوست آب
هر که با آهن دلان آمیخت بد گوهر شود
شمع می دزدد زبان خویش را صائب به کام
در شبستانی که کلک من سخن گستر شود
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این متن شعری از شاعر معروف ایرانی است که به بررسی روح و جان انسان و ارتباط آنها با دنیای مادی میپردازد. شاعر به بیان مضامین عرفانی اشاره دارد و میگوید که وجود جسمی نمیتواند در روح کامل آرامش بیاورد. او همچنین به تضاد بین روشنایی و تاریکی اشاره میکند و میگوید کسانی که غفلت میکنند، از حقیقت و نور فاصله میگیرند. در عین حال، او به ویژگیهای عارفان اشاره میکند که درون آنها خلوص و سادگیای وجود دارد. در نهایت، شاعر با استفاده از تمثیلها و تصویرسازیهای زیبا به اهمیت تصفیه دل و اندیشه و اهمیت آگاهی از حقیقت اشاره میکند.
هوش مصنوعی: اگر روح انسان به پایش زنجیر شود، همچون سوزنی در دریا خواهد بود و وقتی به کاهی چشم مینگرد، گویی بال و پرش را قطع کردهاند.
هوش مصنوعی: جان کامل در بدن مادی نمیتواند بماند و مانند گوهری که در صدف محبوس میشود، در حبس تن قرار میگیرد.
هوش مصنوعی: آدمهای بدبخت و ناکام نمیتوانند بینایی و درک درست از جهان داشته باشند، چرا که دغدغهها و مشکلاتشان مثل غبار بر روی آینهای که باید روشنی را نشان دهد، نشسته و مانع دیدن حقیقت میشود.
هوش مصنوعی: هر کسی که مانند شبنم، چشمانش خواب آلود نیست، از خواب غفلت و بی خبری درباره خورشید چه زمانی میتواند از نرمی بستر استفاده کند؟
هوش مصنوعی: سیاهی و تیرگی نشاندهندهٔ ناپاکی و انحراف در مسیر من است، همانطور که تیرگی آیینه نمیتواند نشاندهندهٔ حقیقت باشد. تنها روشنایی و هدایت میتواند من را به مقصد واقعیام برساند.
هوش مصنوعی: اگر دستش را از جمعآوری خاک و گرد و غبار بردارد، آن وقت یک نقطه خواهد شد و در نتیجه، رفتار او به مانند یک دفتر مرتب و منظم خواهد بود.
هوش مصنوعی: در دل عارف، جایی برای جدل و بحث وجود ندارد، زیرا او مانند موم است که به راحتی نقشی را میپذیرد و به سادگی به زیبایی و عطر میرسد.
هوش مصنوعی: دل انسان مانند بینی که برای حفاظت از خود سپر میسازد، در برابر سختیها و آزمایشات، میتواند استقامت و مقاومت نشان دهد؛ کسانی که در مقابل مشکلات صبر و استقامت داشته باشند، میتوانند به مقام و شناختی با ارزش دست یابند، حتی اگر در ظاهر ساده و بیادعا باشند.
هوش مصنوعی: وقتی دل دچار غم و اندوه شود و اشک بریزد، درون آن بهشتی شکل میگیرد و با این گریه، یک چشمه زلال و مقدس به وجود میآید.
هوش مصنوعی: برای مدت طولانی از دوری خود از محبوب و از دل و دیدهام فاصله نگیر، تا آنجا که سر زانوی تو، به خاطر شوق و یاد تو، به مانند آینهای در روز قیامت جلوهگر شود.
هوش مصنوعی: اگر کسی با دلهای سنگی و سخت درآمیزد، مانند کسی که با تیغ آب و خون را در هم میآمیزد و به تشنگی میافتد، به خوبی و نیکی دست نمییابد و در نهایت به نتیجهای بد و ناخوشایند خواهد رسید.
هوش مصنوعی: شمع در حال خاموش شدن است و زبان خود را از دست میدهد. صائب به خاطر این که در مکانی پر از تاریکی و سکوت است، دلتنگی و ناتوانی خود را بیان میکند. در اینجا، او آرزو دارد که توانایی بیان احساساتش را در چنین فضایی داشته باشد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
باد نورزی همی در بوستان بتگر شود
تا ز صنعش هر درختی لعبتی دیگر شود
باغ همچون کلبۀ بزّاز پر دیبا شود
باد همچون طلبۀ عطار پر عنبر شود
سونش سیم سپید از باغ بردارد همی
[...]
گر نه آیین جهان از سر همی دیگر شود
چون شب تاری همی از روز روشن تر شود
روشنایی آسمان را باشد و امشب همی
روشنی بر آسمان از خاک تیره بر شود
روشنی بر آسمان زین آتش جشن سده ست
[...]
باد نوروزی همی در بوستان سامر شود
تا به سحرش دیدهٔ هر گلبنی ناظر شود
گل که شب ساهر شود پژمرده گردد بامداد
وین گل پژمرده چون ساهر شود زاهر شود
ابر هزمان پیش روی آسمان بندد نقاب
[...]
آمد آن فصلی کزو طبع جهان دیگر شود
هر زمین از صنعت او آسمان پیکر شود
باغ او مانند صورتخانهٔ مانی شود
باغ ازو مانند لعبتخانهٔ آزر شود
کوهسار از چادر سیمابگون آید برون
[...]
دور عالم جز به آخر نامدست از بهر آنک
هر زمان بر رادمردی سفلهای مهتر شود
آن نبینی آفتاب آنجا که خواهد شد فرو
سایهٔ جوهر فزون ز اندازهٔ جوهر شود
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.