پیش ازین حسن مجرد تشنه زیور نبود
چشم دریا در خمار شبنم گوهر نبود
بلبل ما هر زمان بر شاخساری می نشست
بیضه افلاک ما را زیر بال و پر نبود
در گلستانی که ما گلبانگ عشرت می زدیم
زهره فریاد کردن حلقه را بر در نبود
خط او این نقش زد بر آب، ورنه پیش ازین
پرده دار آتش یاقوت خاکستر نبود
رفته رفته آب شد آیینه از تاب رخش
چون نگردد آب، آخر سد اسکندر نبود
خاطری از موی سر آشفته تر می خواستند
پیش ازین دیوانگی تنها به موی سر نبود
تنگدستی قسمت صاحبدلان امروز نیست
غنچه این باغ را در جیب هرگز زر نبود
در صدف تا داشت صائب گوهرم آرامگاه
کوه غم بر خاطرم از سنگ بد گوهر نبود
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به توصیف تغییرات و تحولات روحی و اجتماعی اشاره دارد. شاعر قبل از ظهور عشق و زیباییها، زندگی را بیمعنا و خالی از ارزشهای زیبا میداند. او نشان میدهد که عشق و زیبایی همچون دریا و گلستان، وجود نداشتهاند و بلبل (نماد عشق) در جایی پر از شادی و عشق نمیتوانسته بنشیند. در این جهان، غم و مشکلاتی وجود داشته که نشاندهنده تنگدستی و فقدان زیبایی است. با این حال، شاعر بر این نکته تأکید میکند که تجربههای جدید و احساسات عمیق در زندگی، ارزشها و زیباییهایی را به همراه میآورد که قبلاً وجود نداشتهاند. به طور کلی، شعر به تحول و اهمیت عشق و زیبایی در زندگی انسانها میپردازد.
هوش مصنوعی: قبل از این، زیبایی مجرد به زیتون و زیور نیازی نداشت و چشم دریا در حالت خماری شبنم، جواهر نداشت.
هوش مصنوعی: بلبل ما هر وقت بر درختی مینشست، نمیتوانستند بیضههای آسمان را زیر بال و پر خود ببرند.
هوش مصنوعی: در باغی که ما شادی و سرور را تجربه میکردیم، هیچ زهرهای برای اعلام ورود ما آنجا نبود.
هوش مصنوعی: خط او نقشی را بر آب ایجاد کرد که اگر او نبود، پیش از این صحنه، پردهدار آتش و یاقوت، خاکستر نمیبود.
هوش مصنوعی: آیینه به تدریج تحت تاثیر زیبایی چهره او رنگ باخته و از بین رفته است، زیرا اگر آب (آیینه) واضح و زلال بماند، دیگر سدی مانند سد اسکندر نخواهد بود.
هوش مصنوعی: افرادی که دیوانه بودند، تنها به خاطر موی آشفتهی دیگران، یاد و خاطرهای را از قبل میخواستند. این دیوانگی فقط به ظاهر بنا نمیشد.
هوش مصنوعی: فقر و تنگدستی در اختیار صاحبدلان نیست؛ زیرا زیبایی و شکوفایی این باغ هرگز در جیب پول نمیگنجد.
هوش مصنوعی: هرچند که در صدف وجودم جواهری با ارزش دارم، اما یادگاری که از درد و رنجهای زندگی دارم، به سختی کوه است و این تلخیها از سنگی ناارزش به وجود نیامده است.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.