مهر خاموشی که گیرد از دهان زخم ما؟
غیر پیکانش که می داند زبان زخم ما؟
دست و تیغی کو، که تا دامان دریای عدم
نگسلد چون موج از هم کاروان زخم ما
ای که از لعل لبت شور قیامت گرده ای است
رحمتی کن بر لب عاجز بیان زخم ما
خون به صد رنگینی اظهار شکایت می کند
نیست در ظاهر زبان گر در دهان زخم ما
از دل مجروح ما خون گرد کلفت می برد
تیغ سیراب است آب گلستان زخم ما
گرد الماس و نمک، پر در پر هم بافته است
راه مرهم نیست در دارالامان زخم ما
جوهر شمشیر را چون موی آتش دیده کرد
الحذر از شکوه آتش زبان زخم ما
می کند هر قطره خون، طوفان دیگر زیر پوست
اختر ثابت ندارد آسمان زخم ما
هر غباری کز نمکدان تو می گیرد هوا
هم ز گرد راه می پرسد نشان زخم ما
بر دهان صبح، اختر بخیه نتوانست زد
چون برآید بخیه از حفظ دهان زخم ما؟
خودنمایی شیوه ما نیست چون نادیدگان
هیچ کس صائب نمی داند نشان زخم ما
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به بیان مشکلات و دردهای ناشی از زخمهای عاطفی و روحی میپردازد. شاعر در قالب تصویرسازیهای زیبا، احساسات عمیق خود را از زخمها و شکایاتش بیان میکند. او به خاموشی ناشی از درد اشاره دارد و از بیکسی و عدم توانایی برای بیان این دردها صحبت میکند. زخمها به عنوان نمادی از رنج و شکایت در نظر گرفته شدهاند و شاعر از دیگران میخواهد که بر او رحم کنند. با استفاده از تصاویر طبیعت و عناصر زیبا، شاعر عمق و پیچیدگی زخمهای خود را به تصویر میکشد و نشان میدهد که چگونه این زخمها در زندگیاش مشهودند و از آن رنج میبرد. در نهایت، او به بیتوجهی دیگران اشاره میکند که قادر نیستند دردهایش را درک کنند.
هوش مصنوعی: کسی که دچار درد و زخم عاطفی شده، چطور میتواند از آن سکوت کند؟ جز تیر زخمهایش، چه چیزی دیگری میتواند دردهایش را بفهمد؟
هوش مصنوعی: دستی و شمشیری کجاست که مانند موجی از دریا، زخمهای ما را از هم نپاشد و به عمق وجود ما آسیب نرساند؟
هوش مصنوعی: ای کسی که لبهای زیبات، شوری مانند قیامت به وجود میآورد، لطفی کن بر زبان ناتوان ما که نمیتواند زخمهای درونمان را بیان کند.
هوش مصنوعی: خون با رنگهای متنوع به شکایت میپردازد، اما در ظاهر زبان وجود ندارد، حتی اگر در دهان جای زخم ما باشد.
هوش مصنوعی: دردهای عمیق ما به قدری شدید است که مانند خون میجوشد و تیغی که به ما آسیب رسانده، سیراب شده است. یعنی زخمهای ما به اندازهای جدی هستند که حتی آب خوشی هم نمیتواند بر آنها تاثیر مثبت بگذارد.
هوش مصنوعی: در اطراف زخم ما، همواره زیبایی و تلخی به هم آمیخته است، اما برای درمان و تسکین دردهای ما، راهی وجود ندارد.
هوش مصنوعی: وقتی جوهر شمشیر را مانند موی آتش مشاهده کرد، باید از زیبایی و خطر آتش زبان زخم ما احتیاط کند.
هوش مصنوعی: هر قطره از خون ما به اندازهای قوی است که میتواند طوفانی را به پا کند. ستارهها به ما ثابت نمیکنند که آسمان زخمهای ما را نمیبیند.
هوش مصنوعی: هر غباری که از نمکدان تو در هوا بلند میشود، مثل این است که هوا از گرد و غبار به جا مانده از ما میپرسد که زخمهای ما کجاست.
هوش مصنوعی: صبح که میرسد، ستاره نمیتواند بر دهان صبح خود بخیهای بزند، زیرا وقتی زخمی بر دهان ما وجود دارد، بخیهای نمیتواند آن را حفظ کند.
هوش مصنوعی: ما خود را در معرض نمایش نمیگذاریم؛ چون کسانی که ما را نمیبینند، هیچکس نمیتواند درد زخمهای ما را درک کند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.