کو جنون تا خاک بازیگاه طفلانم کنند
رو به هر جانب که آرم سنگبارانم کنند
هست بیماری مرا صحت چو چشم دلبران
می شوم معمورتر چندان که ویرانم کنند
روی گل شد آتشین از شعله آواز من
از مروت نیست بیرون زین گلستانم کنند
می کنم گنجینه گوهر صدفها را تمام
از کرم سیراب اگر چون ابر نیسانم کنند
تازه چون ابرست از تردستیم روی زمین
می شود عالم پریشان گر پریشانم کنند
همچو مور از خاکساری دارم آتش زیر پا
مسند عزت گر از دست سلیمانم کنند
گر به دست افتد چو ماه نو لب نانی مرا
خلق از انگشت اشارت تیربارانم کنند
بسته ام چشم از تماشای زلیخای جهان
چشم آن دارم که با یوسف به زندانم کنند
می فشارم چون صدف دندان غیرت بر جگر
گر به جای آبرو گوهر به دامانم کنند
زان لب میگون به پیغامی قناعت کرده ام
جای آن دارد که خوبان بوسه بارانم کنند
نور من چون برق صائب پرده سوز افتاده است
نیستم شمعی که پنهان زیر دامانم کنند
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر بیانگر احساسات عمیق و متناقض شاعر است. او از جنون و ناپایداری در زندگی شکایت میکند و به تأثیرات منفی آن بر خود اشاره میکند. شاعر در دل درد و بیماری خود، سلامت را به چشمان محبوب میسند و از زیباییهای زندگی به گونهای تلخ یاد میکند. او احساس میکند که اگرچه در برابر سختیها و ناملایمات آسیبپذیر است، اما در عین حال دارای غیرت و استقامت در برابر چالشهاست. در این راستا، او از صمیم قلب خواستار محبت و توجه خوبان است و به نوعی در صدد یافتن امید و نور در تاریکیهای زندگیاش است. به عبارتی، شعر نشاندهنده تضاد بین زشتیهای زندگی و زیباییهای آن، و تلاش شاعر برای یافتن معنای زندگی است.
هوش مصنوعی: دیوانگی لازم است تا زمین بازی کودکانم را پر از سنگ کنند و هر جا که برویم، به سمت من سنگ بیندازند.
هوش مصنوعی: من با وجود بیماریام به واسطهٔ زیبایی دلبران حس شادی و نشاط بیشتری پیدا میکنم، بهطوری که هر بار که به من آسیب میزنند، بیشتر زنده و سرزنده میشوم.
هوش مصنوعی: بر روی گل، آتشین شده از صدای من؛ این از لطف و بزرگواری نیست که مرا از این باغ دلبرانه دور کنند.
هوش مصنوعی: اگر به من اجازه دهند، تمام جواهرات را از صدفها بیرون میآورم و پر از زیبایی و نعمت میکنم، مانند بارانی که در فصل بهار میبارد.
هوش مصنوعی: اگر بخواهم به زبان ساده توضیح دهم، شاعر در اینجا میگوید که حتی اگر در شرایط سخت و ناپایدار مانند ابرهای در هم ریخته باشیم، هنوز به ما امیدی وجود دارد. اگر کسی بخواهد ما را آشفته و پریشان کند، اثر آن تنها بر روی خودشان خواهد بود و ما به شکلی میتوانیم از این وضعیت به خوبی عبور کنیم.
هوش مصنوعی: مانند مور که از تواضع در خاک خود میسوزد، اگرچه در زیر پایم آتش عشق وجود دارد، اما اگر مقام و عزت من را از من بگیرند، مانند سلیمان، چه ارزشی دارد.
هوش مصنوعی: اگر مانند ماه نو به دست آیم، حتی یک تکه نان هم به من نمیدهند و مردم مرا با تیر بیرحمی هدف قرار میدهند.
هوش مصنوعی: چشمانم را بر جذابیتهای عالم بستهام و تنها آرزوی من این است که با یوسف همراه شوم، حتی اگر به زندان بروم.
هوش مصنوعی: من با تمام قدرت و غیرت خود در برابر بیاحترامیها ایستادهام و اگر به جای حفظ آبرویم، مرا به ذلت بیندازند، هرگز زیر بار نخواهم رفت.
هوش مصنوعی: به خاطر لبهای زیبا و خاص آن به من پیام دادهاند و من با همین پیام راضی شدهام؛ بهطوریکه لایق آن هستم که خوبان مرا با بوسههایشان غرق خوشحالی کنند.
هوش مصنوعی: وجود من همچون نوری درخشان و سوزان است که هر گاه نمایان شود، همه چیز را تحت تاثیر قرار میدهد. من شمعی نیستم که بخواهند در سایه پنهانم کنند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
کو جنون تا خاک بازیگاه طفلانم کنند؟
روبه هر جانب که آرم، سنگبارانم کنند
هست بیماری مرا صحت چو چشم دلبران
میشوم معمورتر چندان که ویرانم کنند
تازه چون ابرست از تردستیم روی زمین
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.