با دهان تلخ، ناکامی که خرسندش کنند
تلخکامان کام شیرین از شکر خندش کنند
هر که پیچد همچو مجنون گردن از زنجیر عشق
آهوان در دامن صحرا نظربندش کنند
در حریم حسن هر شمعی که برخیزد زخاک
از پر پروانه ما برگ پیوندش کنند
بی دل خرسند در فقر و غنا آرام نیست
آن زمان آسوده گردد دل که خرسندش کنند
زان به سالک زهر پیمایند از جام وجود
تا به تلخیهای مردن آرزومندش کنند
هست اگر آسایشی، چون سرو در دست تهی است
وای بر نخلی که می خواهد برومندش کنند
آب در روغن برآرد از دل آتش فغان
وای بر آن کس که با ناجنس دربندش کنند
چون صدف هر کس که شد افتادگان را دستگیر
چون نباشد در میان، نیکی به فرزندش کنند
برنخیزد، عالم ایجاد را هر کس که دید
از شکر خواب فنا بیدار هر چندش کنند
هر که چون صائب شود قانع به درد و داغ عشق
بی نیاز از لاله دامان الوندش کنند
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این اشعار درباره تلخیها و ناکامیهای عشق و زندگی هستند. شاعر بیان میکند که دل انسانها به رغم فقر و غنا، همواره در جستجوی خوشی و خرسندی است. او به عشق و سختیهایی که در مسیر آن وجود دارد اشاره میکند و میگوید که تنها با خرسندی و رضایت میتوان آرامش یافت. شاعر همچنین به تضادهای زندگی، مانند ناپایداری و درد، اشاره میکند و میگوید کسانی که با محبت و نیکی در زندگی دیگران نقش دارند، با ارزشاند. در نهایت، زندگی در کمال و رضایت به معنای رهایی از بندهای ناکامی و تنهایی است.
هوش مصنوعی: کسانی که در زندگی شکست خورده و تلخکام هستند، هرچقدر هم که تلاش شود تا آنها را خوشحال کنند، نمیتوانند خوشی واقعی را احساس کنند. در عوض، افرادی که در زندگی خوشحالی و شیرینی را تجربه کردهاند، میتوانند از لذتهای کوچک و شیرینیهای زندگی نیز بهرهمند شوند.
هوش مصنوعی: هر کسی که مانند مجنون به خاطر عشق سر از زنجیر ببرد و آزادانه در دشت و صحرا بگردد، به خاطر زیباییهای عاشقانهای که در آن جاها میبیند، به دام محبت و زیباییهای خودشان گرفتار میشود.
هوش مصنوعی: هر شمعی که در جایی مقدس و زیبا روشن شود، از خاک به خواست پروانهاش، رابطهای برای پیوند با آن پیدا میکند.
هوش مصنوعی: انسانی که دلش شاد نیست، چه در فقر و چه در ثروت، هرگز آرامش نخواهد داشت. او تنها زمانی احساس آرامش میکند که دیگران او را شاد کنند.
هوش مصنوعی: از آنجا که در مسیر سلوک، از وجود انسان به او زهر میخورانند تا او را به تلخیهای مرگ و درد و رنج نزدیک کنند.
هوش مصنوعی: اگر آسایشی وجود داشته باشد، مانند سروهایی است که در دستانی خالی قرار دارند. افسوس بر نخلهایی که میخواهند رشد کنند اما در شرایط ناپایداری هستند.
هوش مصنوعی: آب وقتی که به روغن اضافه شود، صداهایی از دل آتش بلند میکند. وای به حال کسی که با چیز نادرستی در بند شود.
هوش مصنوعی: هر کس که به دیگران کمک کند و آنها را یاری دهد، مانند صدفی است که از نوزادان خود محافظت میکند. ولی اگر در میان این کمک و یاری، کسی وجود نداشته باشد، نیکی به فرزندانش نخواهد رسید.
هوش مصنوعی: هر کسی که از زیباییهای جهان هستی آگاه باشد، هرگز از خواب فنا برنمیخیزد، حتی اگر او را به بیداری دعوت کنند.
هوش مصنوعی: هر کسی که مثل صائب به درد و رنج عشق راضی باشد، دیگر نیازی به زیباییها و خوشیهای ظاهری ندارد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
هر که این شیرین لبان محو شکر خندش کنند
شیرة زهر هلاهل شربت قندش کنند
کس درین بیتالحزن بیبهره از آزار نیست
درد معشوق ار نباشد داغِ فرزندش کنند
نیست منع ناله ممکن ناتوان عشق را
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.