خال موزونت سویدا را زدل حک می کند
مردمک را در نظرها نقطه شک می کند
دل چنین گر بر در و دیوار خود را می زند
خانه ام را زود چون مجمر مشبک می کند
مد آهم دشت را پیچد بهم چون گردباد
سیل اشکم کوه را با کبک هم تک می کند
این خیال آباد را نتوان به چشم باز دید
چشم پوشیدن زدنیا کار عینک می کند
دشمن خارج نمی خواهد سبکسر چون هدف
کز رگ گردن زخود ایجاد ناوک می کند
هر که از صدق طلب آتش ندارد زیر پا
خار در پی کردنش کار بلارک می کند
وقت حاجت می برد عاقل به خصم خود پناه
چون قلم شد کند، گردن کج به گزلک می کند
نطق یاران موافق را زهم سازد جدا
صد زبان مختلف را خامشی یک می کند
خار خار شوق اگر صائب سبکدستی کند
خاک سنگین پای را با باد هم تک می کند
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
زور بازوی یقینش رفع هر شک میکند
هر که اواز لوح هستی خویش را حک میکند
طرقه العینی بمعراج حقایق میرسد
هر که خود را با براق عشق هم تک میکند
اهل وحدت در جهان جز یک نمیبیند دلش
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.