آه ازان روزی که عاشق شکوه را سروا کند
مهر بردارد زلب دیوان محشر وا کند
گل درین گلزار می ریزد زاستغنا به خاک
نامه ما را که از بال کبوتر وا کند؟
می توان زیر فلک آهی به کام دل کشید
بال اگر در بیضه فولاد، جوهر وا کند
بر شکوه دل فلک در غنچه خسبی تنگ بود
آه ازان روزی که این سیمرغ شهپر وا کند
فرد شب را گرچه از مشق گنه کردم سیاه
مد آهی می کشم چون صبح دفتر وا کند
گوهر دل تا بود در قید تن ناسفته است
از صدف بیرون چو آید چشم گوهر وا کند
من گرفتم بحر سر تا پا شود ناخن زموج
نیست ممکن عقده ای از کار گوهر وا کند
کاروان شوق هیهات است از هم بگسلد
موج در هر جنبشی آغوش دیگر وا کند
هر طرف موری کمند جذبه ای چین کرده است
در نیستان چون میان خویش شکر وا کند؟
دستگاه شکوه ما نیست این غمخانه را
دل مگر این بار در صحرای محشر وا کند
زین جهان نگشود کار دل، مگر این عقده را
ناخن ماه نو و دندان اختر وا کند
شد زخط سبز، لعل یار صاحب دستگاه
بال پروازی مگر از اوج، شهپر وا کند
شوق عالم گرد در جایی نمی گیرد قرار
ابر هر دم بال در صحرای دیگر وا کند
حسن عالم سوز را دود سپندی لازم است
چشم هیهات است در بزم تو مجمر وا کند
شکوه دل را به آه سرد صائب می برم
غنچه در پیش نسیم صبح دفتر وا کند
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر از شاعر، بیانگر احساسی عمیق از عشق و longing است. شاعر از روزی صحبت میکند که عشق به شکوه و زیبایی وجودش را به اوج خود برساند و احساساتی مانند استغناء، شوق و غم را توصیف میکند. او به قدرت عشق و تأثیر آن بر زندگی و دل انسان اشاره میکند و از چالشهای گوناگون در مسیر عشق سخن میگوید. همچنین به نمادهایی مانند کبوتر، سیمرغ و عناصری از طبیعت اشاره میکند که در آنها، زیبایی و مفهوم عشق را جلوهگر میسازد. در نهایت، شاعر احساس میکند که در بستر عشق به سادگی میتوان به آرامش رسید و غنای عشق را درک کرد.
هوش مصنوعی: ای کاش روزی برسد که معشوق زیبایی خود را از من دور کند و عشق من را از لبانش بزداید، آن روز دیوان محشر گشوده خواهد شد.
هوش مصنوعی: در این عالم دلنشین و زیبا، گلها به سبب بینیازیشان به زمین میافتند. این زمین، حکایت زندگی ما را در خود دارد که آیا کسی هست که ما را از سرنوشتمان نجات دهد؟
هوش مصنوعی: میتوان در زیر آسمان آرزویی برآورده کرد، اگر تلاش و ارادهی قوی باشد و در دل عزم راسخی برای دستیابی به هدف وجود داشته باشد.
هوش مصنوعی: دل آسمان به زیبایی و شکوه خود مینازد و غنچهای که در آن خوابیده، فشرده و در تنگناست. ای کاش روزی برسد که این سیمرغ، با بالهای گستردهاش، پرواز کند و زیباییهای بیشتری را به نمایش بگذارد.
هوش مصنوعی: اگرچه شب را به خاطر گناهانی که انجام دادهام سیاه کردهام، زمانی که صبح شود و دفتر زندگیام باز گردد، آهی از دل بر میآورم.
هوش مصنوعی: تا زمانی که گوهر دل در قید و بند جسم قرار دارد، از صدف خارج نشده است. زمانی که این گوهر آزاد شود، چشم بینا به زیبایی و حقیقت آن پی میبرد.
هوش مصنوعی: من به عمق دریا معتقدم، اما نمیتوانم مانند ناخنی از آن بیرون بیایم. ممکن است در این تلاش، غم یا مسألهای که درون من است، آشکار شود.
هوش مصنوعی: کاروان شوق هرگز نمیتواند از هم بپاشد، زیرا در هر حرکتی مانند موج، آغوشی جدید برای احتضان ایجاد میکند.
هوش مصنوعی: در هر سو، موری با جذبه ای خاص در نیستان در حال کشیدن کمند است، وقتی که دلتنگی و عشق خود را با دیگران تقسیم کند؟
هوش مصنوعی: این غمخانه به هیچ وجه نشاندهندهی عظمت ما نیست، بلکه تنها دل ماست که میتواند در روز قیامت این بار را بر دوش کشد و به حقیقت بپردازد.
هوش مصنوعی: در این جهان هیچ چیزی نمیتواند دل را به آرامش برساند، مگر اینکه این مشکل را نیروی ماه نو و دندان ستاره حل کند.
هوش مصنوعی: از خط سبز، لعل یار به رنگ زیبایی نمایان شده است. آیا ممکن است که او به پرواز بیفتد و از اوج زمین، بالهایش را بگشاید؟
هوش مصنوعی: چشمانداز زندگی و عشق هرگز در یک جا ثابت نمیماند. مانند ابری که همیشه در حال حرکت است و هر لحظه در یک سرزمین جدید مینشیند.
هوش مصنوعی: برای جذابیت و شکوه زیبایی کسی که دلها را میسوزاند، وجود عطر و بخور لازم است. در محفل تو، دیگر نمیتوان به سادگی شعلهای از شوق و عشق روشن کرد.
هوش مصنوعی: من احساسات و درد دل خود را با آهی سرد به همراه دارم و امیدوارم که غنچههای عشق و زیبایی در بستر نسیم صبح شکفته شوند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.