دل پریشان از پریشان گردی نظاره شد
از ورق گردانی آخر مصحفم سی پاره شد
روزی سختی کشان از سنگ می آید برون
کی غم روزی خورد مرغی که آتشخواره شد؟
می زند جوش می گلرنگ خون در پیکرم
تا لب خونخوار آن شیرین پسر میخواره شد
درد می گردد به مقدار پرستاران زیاد
غم نمی گردد به گرد هر که بی غمخواره شد
دستگیری از غریق امید نتوان داشتن
هر که از اهل جهان شد چاره جو، بیچاره شد
در حریم حسن چون آیینه محرم می شود
هر که از سیمین بران قانع به یک نظاره شد
در تماشاگاه او چون دیده قربانیان
جمله ایام حیاتم صرف یک نظاره شد
در جنون گر پوست پوشی کرد مجنون اختیار
پوست از زور جنون بر پیکر من پاره شد
در دل سنگین شیرین رخنه نتوانست کرد
گرچه عاجز در کف فرهاد سنگ خار شد
نفس را زخم زبان اندام نتوانست داد
عاقبت سوهان من هموار ازین انگاره شد
آتش سودای من از چوب گل بالا گرفت
شوخی این طفل بیش از بستن گهواره شد
آب زیرکاه را باشد خطر از سیل بیش
از نگاه زیر چشمی کار من یکباره شد
گر نگردد بر مراد ما فلک، آسوده ایم
زین فلاخن زود خواهد سنگ ما آواره شد
چون کنم صائب نهان در سینه داغ عشق را؟
سینه صبح از شکوه مهر تابان پاره شد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر از دلمشغولیها و پریشانیهای خویش سخن میگوید. او از دردها و رنجهایی که از عشق و زندگی تجربه کرده، مینویسد. به رغم مشکلات و غمها، او اشاره میکند که عشق و امید به زندگی همچنان وجود دارد، هرچند که شرایط سخت باشد.
شاعر از تصویرهایی چون نگاهی به معشوق و چالشهای جانکاه در زندگی بهره میبرد و نشان میدهد که چگونه عشق و زیبایی میتواند در دل انسان نفوذ کند. او همچنین به تضادهایی چون غم و شادی، وفاداری و خیانت، و درد و آرامش در زندگی اشاره میکند و بهطور کلی، احساسات عمیق انسانی را در بستر عشق و آلام زندگی به تصویر میکشد.
هوش مصنوعی: دل مضطربم از دیدن بیقراریها، در نتیجه ورق زدن کتاب مقدسم به سی بخش تقسیم شد.
هوش مصنوعی: روزی به سختی و تلاش از دل مشکلات، چیزی ارزشمند و زیبا به وجود میآید. چه کسی به غم و اندوه پرندهای که در آتش گرفتار شده است، فکر میکند؟
هوش مصنوعی: در بدن من جوش و خروش خون به رنگ گل روی میآورد، تا اینکه لبهای آن جوان خوشچهره که مانند مینوشی است، سرخ و پر خون شد.
هوش مصنوعی: درد و رنج به سبب رسیدن به تعداد زیاد پرستاران کاهش مییابد، ولی غم و اندوه در اطراف کسانی که بیکس و بییاور هستند، بیشتر نمیشود.
هوش مصنوعی: هیچکس نمیتواند به کسانی که در مشکلات و ناامیدی غرق شدهاند کمک کند، زیرا هر کسی که در این دنیا به دنبال یافتن راه چارهای باشد، خود در درد و رنج گرفتار میشود.
هوش مصنوعی: در محیط زیبایی، هر کس که از زیباییهای دلانگیز راضی شود و فقط به یک نگاه بسنده کند، مانند یک آیینه به محرمیت درمیآید.
هوش مصنوعی: در محضر او، مانند قربانیانی که در تماشاگاه قرار دارند، تمام دوران زندگیام صرف فقط یک نگاه شده است.
هوش مصنوعی: اگر مجنون به خاطر جنونش لباس عوض کند، اثرات آن در من به قدری شدید است که به خاطر شدت این احساس، پوست من هم از هم پاره میشود.
هوش مصنوعی: دل سنگین نمیتواند به راحتی تحت تاثیر زیبایی شیرین قرار گیرد، حتی اگر فرهاد هم در تلاش باشد و در نهایت به سنگ سخت تبدیل شود.
هوش مصنوعی: نفس نتوانست آسیبهای زخم زبان را تحمل کند و در نهایت، این زخمها باعث شدند که شخصیت من به طور کامل شکل بگیرد.
هوش مصنوعی: آتش اشتیاق من به اندازهای شعلهور شد که شگفتی و بازیگوشی این کودک فراتر از صرف بستن گهوارهاش است.
هوش مصنوعی: آب زیر زمین ممکن است همیشه خطرناک باشد و سیل میتواند از آن قویتر باشد. کار من به شکل ناگهانی و بدون انتظار تغییر کرد.
هوش مصنوعی: اگر آسمان به خواستههای ما پاسخ ندهد، ما ناراحت نیستیم، چرا که سنگی که به سوی هدف پرتاب میشود، به زودی به مقصد خواهد رسید.
هوش مصنوعی: چطور میتوانم عشق سوزان را که در دل نهفتهام بروز دهم؟ دل مثل صبحی است که از زیبایی خورشید میشکافد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.