خون خود یوسف درون چاه کنعان می خورد
این سزای آن که روی دست اخوان می خورد
من که روزی از دل خود می خورم در آتشم
وای بر آن کس که نعمتهای الوان می خورد
رو نمی سازد ترش صاحب طمع از حرف تلخ
سگ زحرص طعمه سوزن همره نان می خورد
نه همین مهمان خورد روزی زخوان میزبان
میزبان هم رزق خود از خوان مهمان می خورد
تشنه لب مردن میان آب حیوان همت است
ورنه ریگ این بیابان آب حیوان می خورد
سوده شد از خوردن نان سر به سر دندان من
دل همان از ساده لوحیها غم نان می خورد
پیش ازین می ماند در خارا نشان پای من
این زمان پایم به سنگ از باد دامان می خورد
از گلاب افشانی محشر نمی آید به هوش
بر دماغ هر که بوی خط ریحان می خورد
در گلویش آب می گردد گره همچون صدف
هر که روی دست جود از ابر نیسان می خورد
تا مبادا بار باشد بر تن سیمین او
خون خود را گل در آن چاک گریبان می خورد
با تهی مغزان حوادث بیشتر کاوش کند
روی کف بیش از صدف سیلی زطوفان می خورد
بیدلان در پنجه خار حوادث عاجزند
پنجه شیران کجا زخم نیستان می خورد؟
چند صائب سر به زانو در غم زلفش نهم؟
عاقبت مغز مرا فکر پریشان می خورد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به تأملات عمیق شاعر درباره درد، رنج و ناامیدی میپردازد. شاعر با اشاره به سرنوشت یوسف و خیانت برادرانش، به موضوع خیانت و ظلم اشاره میکند. او همچنین به وضعیت خود و دردی که از آن میکشد، میپردازد و بر این نکته تأکید میکند که برخی انسانها از دیگران بهسختی بهرهبرداری میکنند.
در ادامه، شاعر به تضاد میان نعمت و تشنگی زندگی اشاره میکند و نشان میدهد که بعضی افراد در عین داشتن نعمت، همچنان در جستجوی بیشتری هستند. همچنین به مفهوم منی و خودشناسی پرداخته و از بیتوجهی دیگران به درد و رنجهای عمیق خود، به سادگی یاد میکند.
شعر به طور کلی ترکیبی از احساسات ناامیدی و تأمل در وضعیتهای انسانی است و به تبعات وخیم احساسات منفی و زندگی سطحی اشاره دارد.
هوش مصنوعی: یوسف در چاه کنعان از درد و محنت خود رنج میبرد و این سرنوشت اوست که به خاطر خیانت و ناروایی برادرانش به این حال افتاده است.
هوش مصنوعی: من که در گذشته از عشق و احساسات خود رنج کشیدم و در درونم آتش میزنم، افسوس بر کسی که از نعمتهای گوناگون بهره میبرد اما باطنش خالی است.
هوش مصنوعی: این عبارت به این معناست که فردی که طمع و حرص دارد، به خاطر به دست آوردن چیزهایی که میخواهد، از گفتارهای تلخ و دشواریهای زندگی چشمپوشی میکند و به دنبال نان و روزی خود است، حتی اگر این مسیر دشوار و پر از تلخی باشد.
هوش مصنوعی: این بیت به تلخکامی و وابستگی زندگی انسانها به یکدیگر اشاره دارد. در آن گفته میشود که مهمان در واقع از سفره میزبان روزی میخورد و به همین ترتیب، میزبان نیز از سفره مهمان بهرهمند میشود. این نشان میدهد که زندگی هیچکس به تنهایی نمیچرخد و همگی به نوعی به هم مرتبط هستند و از یکدیگر تغذیه میکنند.
هوش مصنوعی: این شعر به این مفهوم اشاره دارد که اگر اراده و همت در کار نباشد، حتی در شرایطی که منابع و امکانات در دسترس است، فرد نمیتواند از آنها بهرهبرداری کند. به عبارت دیگر، اگر کسی در شرایط مناسب هم قرار بگیرد و تلاش نکند، نمیتواند به مقصود خود برسد. در واقع، موضوع اصلی این است که اراده و تلاش فردی در دستیابی به اهداف بسیار مهمتر از وجود امکانات است.
هوش مصنوعی: دندانهای من به خاطر خوردن نان آسیب دیدهاند، در حالی که دل من از سادگی و بیخبریاش غم نان را به دوش میکشد.
هوش مصنوعی: پیشتر، نشان قدمهایم بر روی خاک باقی میماند، اما اکنون پایم به سنگ برخورد میکند و باد دامانم را میزند.
هوش مصنوعی: بوی خوش گل و عطر ریحان به قدری دلپذیر است که در روز قیامت هم نمیتواند کسی را به هوش بیاورد و او را از خواب غفلت بیدار کند.
هوش مصنوعی: در گلویش آبی وجود دارد که مانند گرهای در صدف میچرخد. هر کسی که از بخشش و لطف او بهرهمند شود، همانند بارانی که در ماه نیسان نازل میشود، سیراب میگردد.
هوش مصنوعی: برای آنکه خون خود را در آن چاک گریبانش بریزد و باعث زحمت و رنج او نشود، خود را مخفی میکند.
هوش مصنوعی: کسانی که از علم و آگاهی برخوردار نیستند، بیشتر در دام مشکلات قرار میگیرند. مانند صدفی که در دریا با امواج طوفانی مواجه میشود، اما در واقع خود را از آسیبها پنهان کرده و فقط بر اثر ناشناختگی دچار آسیب میشود.
هوش مصنوعی: عاشقان و دلباختگان در برابر مشکلات و سختیها ناتوان هستند، اما شیران و دلیران چطور میتوانند از زخمهای این دنیا بگریزند و آسیب نخورند؟
هوش مصنوعی: چند بار باید در غم زلف او سرم را به زانو بگذارم؟ در نهایت، افکار پریشان و بهم ریختهام مرا از درون میخورند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
سبزه خط آب از رخسار جانان می خورد
رزق خود این مور از خوان سلیمان می خورد
سرفرازان جهان را عیشها در پرده است
شمع از پروانه هر شب مرغ بریان می خورد
تنگدستان را بود حنظل کدوی پر ز شهد
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.