چون ز باد آن زلف چون زنجیر بر هم می خورد
عشق را سر رشته تدبیر بر هم می خورد
چشم او چون ناخن مژگان به یکدیگر زند
مجلس آسوده تصویر بر هم می خورد
رسم آمیزش نمی باشد درین وحشت سرا
از شکر اینجا مزاج شیر بر هم می خورد
گر چنین خواهد دواندن ریشه در دلها نفاق
التیام جوهر (و) شمشیر بر هم می خورد
بیقراریهای زلف از بیقراریهای ماست
دام از بیتابی نخجیر بر هم می خورد
چون غرض در آشنایی نیست، می دارد بقا
صحبت یاران خالص دیر بر هم می خورد
تا به کی عیب شراب کهنه گوید محتسب؟
اختلاط ما و این بی پیر بر هم می خورد
محرم زلفش نشد تا شانه پا از سر نکرد
این ره خوابیده از شبگیر بر هم می خورد
بند و زندان را برای عاقلان آماده اند
ورنه از زور جنون زنجیر بر هم می خورد
ز انتظار حشر، ارباب نظر در آتشند
شمع می سوزد چو صحبت دیر بر هم می خورد
تا قیامت صحبت زاهد نخواهد ماند گرم
زود این هنگامه تزویر بر هم می خورد
چشم شیر و دیده نخجیر می افتد به هم
هر کجا تدبیر با تقدیر بر هم می خورد
راست کیشان را سرانجام سفر باشد یکی
در حوالی هدف صد تیر بر هم می خورد
تلخ دارد یاد محشر زندگانی را به ما
خواب ما از دهشت تعبیر بر هم می خورد
جلوه ای از قامتش صائب جهانی را بس است
عالمی نخجیر از یک تیر بر هم می خورد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به موضوع عشق و بیقراری اشاره دارد و نشان میدهد که چگونه عشق و زیبایی همواره با تنش و تضاد همراه است. شاعر با تصاویری از زلف و چشم محبوب، به چگونگی رابطه انسانها و عدم قطعیت در این روابط میپردازد. همچنین، او به مسائلی مانند بیصبری، نفاق، و ارتباطات انسانی اشاره کرده و آنها را با تصاویری زیبا و شاعرانه توصیف میکند. در نهایت، شعر به این نتیجه میرسد که همواره در زندگی تضادها و اختلافات وجود دارد و این واقعیتها بر روابط و احساسات ما تأثیر میگذارد.
هوش مصنوعی: وقتی که باد به زلفهای پرپیچ و تاب او میزند، به نظر میرسد که تدبیر و برنامهریزی عشق نیز به هم میریزد و در هم میپیچد.
هوش مصنوعی: چشم او مانند ناخن مژگانش به هم میزند و این اتفاق باعث میشود که فضای آرام و زیبا به هم بریزد.
هوش مصنوعی: در این مکان ترسناک، رابطهای وجود ندارد و از شیرینی این فضا، طعم شیرین شیر به هم میریزد.
هوش مصنوعی: اگر نفاق در دلها ریشهدار شود، جوهر آن به هم میخورد و مانند شمشیر به هم میخورد.
هوش مصنوعی: بیقراریهای زلف به خاطر بیقراریهای ماست، مانند این که دام به خاطر بیتابی حیوانی درهم میشکند.
هوش مصنوعی: وقتی هدف از دوستی و آشنایی واقعی نیست، صحبت و ارتباط دوستان واقعی در طول زمان از بین میرود.
هوش مصنوعی: محتسب به چه دلیلی همچنان درباره ایرادات شراب کهنه صحبت میکند؟ رابطه ما و این فرد با تجربۀ بیپیر به هم میخورد.
هوش مصنوعی: محرم زلف او نشد تا زمانی که پایش را از روی سر برداشت. این مسیر که در تاریکی شب افتاده بود، حالا به هم میریزد.
هوش مصنوعی: برای افراد عاقل، زندان و محدودیتهایی طراحی شده است، اما اگر کسی دیوانگی را تجربه کند، زنجیرها و بندها به سختی تاب میآورند و از هم جدا میشوند.
هوش مصنوعی: در انتظار روز قیامت، کسانی که آگاهی و بصیرت دارند مانند شمعی در آتش میسوزند، چرا که صحبت و گفتوگوهای دیرینه به هم میخورد و دیگر ادامه ندارد.
هوش مصنوعی: صحبتهای زاهد تا همیشه ادامه نخواهد داشت، زیرا در مدت زمان کوتاهی، این نمایشگری و فریب نتیجهاش مشخص میشود و همه چیز عوض میشود.
هوش مصنوعی: چشمان شیر و چشمان آهو هرکجا که برنامهریزی و سرنوشت با هم برخورد کنند، به هم میرسند.
هوش مصنوعی: راستکیشان در نهایت به مقصد خواهند رسید، اما در مسیر با چالشها و موانعی مواجه میشوند که مانند تیرهایی به هم برخورد میکنند.
هوش مصنوعی: یاد روز قیامت طعم تلخی دارد و زندگی ما را به خواب میبرد. خواب ما از ترس و وحشت به هم میریزد.
هوش مصنوعی: زیبایی و جذابیت قامت او به تنهايي کافی است تا تمام دنیا را تحت تأثیر قرار دهد. حال آن که یک تیر میتواند یک شکارچی را متزلزل کند و همه چیز را تغییر دهد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.