خاک از خواب عدم جست ز بیداری صبح
چرخ یک تنگ شکر شد ز شکرباری صبح
دل ازان زلف و بناگوش چه گلها که نچید
بی اثر نیست فغان های شب و زاری صبح
نیست امید سحر عاشق دلسوخته را
شب این طایفه باشد خط بیزاری صبح
پیشتر زن که شود آتش خورشید بلند
بر فروز آتش آهی به طلبکاری صبح
صورت حشر که در پرده غیب است نهان
می توان دید در آیینه بیداری صبح
همچو خورشید دل زنده اگر می خواهی
صائب از دست مده دامن بیداری صبح
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر درباره بیداری و تلاش برای رسیدن به آگاهی و عشق است. شاعر به تصویر کشیدن یک صبح دلانگیز میپردازد که با روشنایی و شکرینیاش بینظیر است. او از دل زخمخورده و شبهای سختی که گذرانده، سخن میگوید و بر این نکته تاکید میکند که بیداری و آگاهی باید مورد توجه قرار گیرد. در نهایت، شعر به اهمیت حفظ و نگهداری از دل زنده و شاداب در برابر سختیها و تیرهروزیها اشاره دارد.
هوش مصنوعی: خاک که در خواب عدم بود، با بیداری صبح آسمان، به مانند یک ظرف پر از شکر تبدیل شد. این تحولی شگفتانگیز ناشی از لطافت و زیبایی صبح است.
هوش مصنوعی: دل به زلف و گوشهای زیبای او چقدر گل و شکوفه بخشیده است. نالههای شب و اشکهای صبح بیتاثیر نیستند.
هوش مصنوعی: عاشق آشفتهدل، امیدی به صبح ندارد. این گروه از افراد نشاندهندهی دوری و جدایی است و صبح برای آنها علامت بیزاری به حساب میآید.
هوش مصنوعی: قبل از اینکه زن در آتش خورشید قرار گیرد، آتش چشمی به سوی آرزوی صبح میتابد.
هوش مصنوعی: چهرهی آن حقیقت که در عالم غیب پنهان است، میتوان در آینهی بیداری صبح مشاهده کرد.
هوش مصنوعی: اگر میخواهی دل زنده و روشن داشته باشی، مانند خورشید، پس نباید فرصتهای بیداری و شروع دوباره را از دست بدهی.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.