به چشمم بی تو گلشن خارزارست
لب پیمانه تیغ آبدارست
شراب کهنه چون غوره است در چشم
گل امسال چون تقویم پارست
به هر سو رو کنم تیغ برهنه است
به هر جا پا گذارم نیش خارست
زمین در دور داغ من نمکزار
هوا در عهد زخمم مشکبارست
اگر زینسان شکست آید به کارم
خوشا آیینه کاندر زنگبارست
چرا بلبل به خاک و خون نغلطد؟
که نبض شاخ گل در دست خارست
ز اشکم در تب رشک است دریا
از آتش موج، نبض بیقرارست
همیشه عید باد در خرابات
ز می دست سبو دایم نگارست
بیا کز شوق آن لبهای میگون
گل خمیازه صد برگ از خمارست
به گل یک پشت ناخن نیست میلم
درین گلشن دلم پابست خارست
گلیم خود برآر از آب صائب
ترا با این گرانجانان چه کارست؟
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
سده جشن ملوک نامدارست
ز افریدون و از جم یادگارست
زمین گویی تو امشب کوه طورست
کزو نور تجلّی آشکارست
گر این روزست شب خواندش نباید
[...]
سخنشان در فصاحت آبدارست
هنرشان در شجاعت بیشمارست
ز عشق تو نهانم آشکارست
ز وصل تو نصیبم انتظارست
ز باغ وصل تو گل کی توان چید
که آنجا گفتگوی از بهر خارست
ولی در پای تو گشتم بدان بوی
[...]
بکن چربی که شیرینیت یارست
که شیرینی به چربی سازگارست
گل از شوق تو خندان در بهارست
از آنش رنگهای بیشمارست
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.