نیست از داغ جنون پروا دل غم پیشه را
دیده شیرست کرم شبچراغ این بیشه را
راز عشق از دل تراوش می کند بی اختیار
این شراب برق جولان می گدازد شیشه را
پیر را طول امل بیش از جوان پیچید به هم
می کند مطلق عنان خاک ملایم ریشه را
نیست غافل عشق بی پروا ز مرگ کوهکن
نقش شیرین می کند شیرین دهان تیشه را
صائب از اندیشه موی میان غافل مباش
کاین ره باریک نازک می کند اندیشه را
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر درباره عشق و جنون است و به صورت استعاری به مضامین عمیق انسانی میپردازد. شاعر به داغ و درد ناشی از عشق اشاره میکند و از زیبایی و جذابیت آن صحبت میکند. عشق بهطور طبیعی از دل بیرون میآید و نیرویی قوی است که میتواند زندگی را تحت تأثیر قرار دهد. در بخشهایی از شاعر به تفاوت بین طول عمر پیران و جوانان اشاره میکند و به بیپروا بودن عشق در برابر مرگ میپردازد. همچنین، شاعر هشدار میدهد که از اندیشه و تفکر غافل نشویم، چرا که این مسیر ممکن است باریک و دشوار باشد. در نهایت، مضمون کلی شعر بر غنای عشق و چالشهای آن تأکید دارد.
هوش مصنوعی: دلهایی که از عشق رنج میبرند، بیپروا از درد و جنون هستند. چراغی که در این جنگل روشن است، مانند شیر برای این دلهای غمگین میدرخشد.
هوش مصنوعی: راز عشق از دل به طور طبیعی بیرون میآید. این شرابِ زیبایی و سرمستی، مثل برقی است که شیشه را ذوب میکند.
هوش مصنوعی: پیر، امید و آرزوهای بیشتری نسبت به جوان دارد و به همین خاطر، احساسات و افکارش به هم پیچیدهتر است. در این حال، او به راحتی نمیتواند کنترل و هدایت زندگیاش را به دست بگیرد، مانند ریشهای که در خاک نرم و لطیفی نفوذ کرده است.
هوش مصنوعی: عشق بی پروا به هیچ چیز فکر نمیکند، حتی به مرگ. مانند یک سنگتراش که با مهارت و دقت، چهرهای زیبا و شیرین از سنگ تراشیده و آن را به زیبایی و لطافت در میآورد.
هوش مصنوعی: از فکر کردن به موی میان غافل نباش، زیرا این راه به مرور زمان اندیشه را نازک و سخت میکند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
عشق می پاشد ز یکدیگر دل غم پیشه را
توتیا می سازد آخر زور می این شیشه را
عشق میگردد دوا زخم دل غم پیشه را
مومیایی میشود آتش، شکست شیشه را
نیست با مژگان تعلق اشک وحشت پیشه را
دانهٔ ما دام راه خویش داند ریشه را
عیش ترک خانمان از مردم آزاد پرس
کس نداند جزصدا قدرشکست شیشه را
میشود اسرار دل روشن زتحریک زبان
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.