از مرگ به ما نیم نفس بیش نمانده است
یک گام ز سیلاب به خس بیش نمانده است
نازک شده سر رشته پیوند تن و جان
مرغی به لب بام قفس بیش نمانده است
چون برگ خزان دیده و چون شمع سحرگاه
از عمر مرا نیم نفس بیش نمانده است
در ناله دلها ز اجابت اثری نیست
نالیدن پوچی ز جرس بیش نمانده است
نه کوهکنی هست درین عرصه نه پرویز
آوازه ای از عشق و هوس بیش نمانده است
زان حسن گلوسوز که صد تنگ شکر بود
از غارت خط، بال مگس بیش نمانده است
وقت است چو خورشید درآیی به کنارم
کز عمر مرا یک دو نفس بیش نمانده است
بر روی زمین صائب و بر چرخ مسیحا
در انفس و آفاق دو کس بیش نمانده است
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به بیان احساس فانی بودن و نزدیکی به مرگ میپردازد. شاعر اشاره میکند که زمان عمرش پایان یافته و تنها چند نفس بیشتر نمانده است. او به نازک شدن پیوند بین جان و تن و نیز به حسرتها و غمهای زندگی میپردازد. با توصیفهایی همچون برگ خزان و شمع در حال خاموشی، احساس ناامیدی و کمرنگ شدن عشق و زیبایی را بیان میکند. در نهایت، شاعر از کسی دعوت میکند که در این آخرین لحظات کنار او باشد، زیرا زمان برای زندگی به سرآمده است.
هوش مصنوعی: ما فقط چند لحظه بیشتر به زندگی فرصت نداریم و در آستانهی خطر و نابودی هستیم. در واقع، وضعیت ما به اندازهای خطرناک است که تنها یک قدم تا سقوط و تباهی فاصله داریم.
هوش مصنوعی: زندگی و ارتباط دل و تن مانند رشتهای نازک است که به آرامی در حال قطع شدن است. تنها چند لحظه تا آزادی و پرواز باقی مانده است و این احساس انتظار و تنهایی را به وجود میآورد.
هوش مصنوعی: نیمه شب عمر من به زوالی رسیده است، مانند برگهای پاییزی که دیگر درختی ندارند و مانند شمعی که در آغاز صبح در حال خاموشی است.
هوش مصنوعی: دلها به خاطر نالههایشان پاسخی نمیگیرند و به نظر میرسد که این نالهها بیفایده و بیثمر است.
هوش مصنوعی: در این دنیا نه کسی هست که مانند کوه به استقامت باشد و نه محبوبی که مانند پرویز در دلها نامی از عشق و آرزو برجا گذاشته باشد.
هوش مصنوعی: از زیبایی چشمنواز او که شیرینیاش به قدری است که به اندازه صد شکر تلخ میزند، دیگر چیزی جز بال مگسی از او باقی نمانده است.
هوش مصنوعی: زمانی است که اگر تو همچون خورشید به من نزدیک شوی، خیلی زود میفهمی که از عمر من فقط یک یا دو نفس بیشتر باقی نمانده است.
هوش مصنوعی: در جهان تنها دو نفر باقی ماندهاند که در زمین و آسمان، همگان را تحت تأثیر خود قرار میدهند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
از مرگ به ما نیم نفس بیش نمانده است
یک گام ز سیلاب به خس بیش نمانده است
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.