تنها نه اشک راز مرا جسته جسته گفت
غماز رنگ هم به زبان شکسته گفت
از سنگ سخت تر سخنان در سر شراب
چشم و دهان یار به بادام و پسته گفت!
رازی که بود پرده نشین همچو اشک من
مژگان شوخ چشم به مردم نشسته گفت
شرمنده ام ز خط که سیه بختی مرا
بر روی نازکش به زبان شکسته گفت
صائب تمام شعر تو یکدست و تازه است
این قسم شعرها نتوان جسته جسته گفت
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر به بیان رازها و احساسات عمیق خود میپردازد. او از اشکی که گویی خود رازهایش را فاش میکند صحبت میکند و میگوید که حرفهایش از دلش برآمده و به سختی بیان میشوند. ارتباط بین چشم و دهان یار با اشیایی همچون بادام و پسته نمادی از زیبایی و لطافت است. شاعر همچنین از شرم و غم خود نسبت به وضعیتش میگوید و اشاره میکند که این احساسات به زبانش میآید. در نهایت، شاعر به تازگی و یکدستی شعرهایش اشاره میکند و میگوید که نمیتوان به راحتی این نوع شعرها را سرود.
هوش مصنوعی: تنها اشکهایم نیستند که رازهای من را فاش میکنند، بلکه رنگ چهرهام نیز به طور غیرمستقیم و با زبانی نرم، حال و احوال من را بیان میکند.
هوش مصنوعی: سخنانی که از دل سنگینتر و دشوارترند، در یادم میآیند، همانطور که نگاه و لبهای معشوقم به من پیامهایی مانند بادام و پسته میدهند.
هوش مصنوعی: راز پنهانی که در دل داشتم، مانند اشکی که از چشمانم بریزد، به زبان آن مژگانهای بازیگوشی که به مردمی که اطرافم هستند، ابراز میشود.
هوش مصنوعی: از اینکه خطی بر چهرهام نقش بسته و نشان از بخت بد من دارد، شرمندهام. این نشان بر روی چهره زیبا، داستان ناتوانی و شکست مرا به صورت تلخی بیان میکند.
هوش مصنوعی: شعر تو یکپارچه و نو است و نمیتوان این نوع اشعار را به طور جداگانه بیان کرد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
تنها نه اشک راز مرا جسته جسته گفت
غماز رنگ هم به زبان شکسته گفت
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.