از داغ، روشنی جگر پاره پاره یافت
جان این زمین سوخته از یک شراره یافت
شد تازه داغ غیرت خونین دلان عشق
تا لاله زین چمن جگر پاره پاره یافت
گردید از میانجی گوش و زبان خلاص
ز اهل نظر کسی که زبان اشاره یافت
آسوده از حساب به روز شمار شد
اینجا کسی که درد و غم بی شماره یافت
در وادیی که شوق بود میر کاروان
گرد پیاده را نتواند سواره یافت
دست از طلب کشیدم، تا طفل شیرخوار
با دست بسته رزق خود از گاهواره یافت
زان دم که دل عنان توکل ز دست داد
در کار خویش صد گره از استخاره یافت
آب عقیق یار ز خط آرمیده شد
این گوهر از غبار یتیمی کناره یافت
فیضی که ناخدا دل شب یافت از نجوم
دل در سواد زلف ازان گوشواره یافت
ابرام می کند به در بسته کار سنگ
آهن ز روی سخت، شررها ز خاره یافت
شمع از نفس درازی، شب را بسر نبرد
صبح از دم شمرده حیات دوباره یافت
ره می برد به آن دهن تنگ، بی سخن
در آفتاب هر که تواند ستاره یافت
صائب مرا بس است ز خوان وصال او
این لذتی که دیده من از نظاره یافت
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر با تجلیل از عشق و احساسات عمیق انسانی آغاز میشود، جایی که داغهای دلانگیز و جگر پاره پاره زیباییهای عشق را به تصویر میکشد. شاعر به تحولات روحی خود اشاره میکند و به چگونگی غلبه بر درد و رنج و جستجوی امید میپردازد. او از حالاتی میگوید که در آن غم و اندوه به طریقی خاص تفسیر میشود و به نوعی به یافتن آرامش در دلهای پریشان اشاره میکند. در نهایت، شاعر به شگفتیهای زیبایی که زندگی به انسان هدیه میکند و تأثیرات شگرف عشق بر زندگی اشاره دارد. او به وضوح میبیند که در عوالم مختلف، خوشیها و دردها سینه به سینه یکدیگر را پر کرده و او از لذتهای ناشی از دیدار معشوق خود بهرهمند میشود.
هوش مصنوعی: از درد و رنجی که در دل و جان وجود دارد، زندگی و روشنی برای این زمین خشک و سوخته پیدا میشود. حتی یک شعله کوچک میتواند نقطه تحول و نوری در تاریکی به وجود آورد.
هوش مصنوعی: داغ عشق به تازهگی به دلهای پرشور و غیور رسید، تا جایی که گل لاله در این باغ به خاطر درد و رنج عشق، مانند جگر پاره پاره شده بود.
هوش مصنوعی: کسایی که به حقیقتها و نکات عمیق توجه دارند، ممکن است تنها با استفاده از زبان اشاره و بینیاز از کلام، ارتباط برقرار کنند و به درک عمیقتری برسند. در واقع، گاهی اوقات جلب توجه و فهم از طریق احساسات و اشارهها ممکن است مؤثرتر از کلام باشد.
هوش مصنوعی: کسی که در اینجا است، دیگر از حساب و کتاب روزها راحت شده است، زیرا او درد و غم بیپایانی را تجربه کرده است.
هوش مصنوعی: در جایی که عشق و اشتیاق وجود دارد، کاروانی که در حال حرکت است، نمیتواند کسی را که پیاده است، به سوارشدن وادار کند.
هوش مصنوعی: من از طلب و خواستن دست کشیدم، چرا که دیدم حتی نوزادی که دستش بسته است، چطور از گاهوارهاش روزی خود را میگیرد.
هوش مصنوعی: از آن لحظهای که دل به توکل و اعتماد به خدا سپرده شد، در کارهایم با صدها مشکل و گره روبهرو شدم که همه آنها نتیجهی همان استعلامات و مشورتها بود.
هوش مصنوعی: آب عقیق یار به آرامی کنار کشیده شد و این گوهر از غبار یتیمی و تنهایی خود را رها کرد.
هوش مصنوعی: شخصی که در دل شب به افکار و ستارهها مینگرد، در تاریکی زلف محبوبش، به یک گوشواره زیبایی دست مییابد که نشانهای از یابی و خوشبختی است.
هوش مصنوعی: در این بیت، به تصویری از تلاش و کوشش اشاره شده است. در این معنا، وقتی کار سنگ آهن در برابر درب بسته و دشواریها قرار میگیرد، گرما و جرقهها از زخمهایی که بر آن وارد میشود به وجود میآید. این به معنای آن است که با وجود موانع و سختیها، تلاش و خلاقیت میتواند منجر به نتایج جالب و ارزشمندی شود.
هوش مصنوعی: شمع به خاطر سوزاندن طولانیاش نمیتواند شب را به پایان برساند، اما صبح با نفس تازهای جان دوباره میگیرد.
هوش مصنوعی: کسی که میتواند در آفتاب بدون حرف و گفتگو پیش برود، در نهایت به جایی میرسد که حتی در شرایط سخت نیز میتواند به خواستههایش دست یابد و مانند ستارهای درخشان باشد.
هوش مصنوعی: من از دیدن جمال او به قدری لذت بردهام که دیگر نیازی به به وصال و نزدیکیش ندارم.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.