هر شیشه جان خزینهٔ اسرار عشق نیست
ناموس شیشهای ست که در بار عشق نیست
بزمی ست بی چراغ و کدویی ست بی شراب
در هر سری که دولت بیدار عشق نیست
ابر است پرورنده و برق است خانه سوز
تدبیر کار عقل بود کار عشق نیست
خاک افکند چو لقمهٔ تلخ از دهن برون
آن سینه را که مخزن اسرار عشق نیست
دولت اگرچه در قدم سایهٔ هما ست
ثابتقدم چو سایهٔ دیوار عشق نیست
نتوان درود کشت فلک را به ماه نو
صیقل حریف سبزهٔ زنگار عشق نیست
هرچند میرسد به فلک آه و نالهاش
عیسی به تندرستی بیمار عشق نیست
هر شیوهاش ز شیوهٔ دیگر بهذوقتر
یک خار در سراسر گلزار عشق نیست
نشنیدهاست زمزمهٔ بال جبرئیل
در گوش هرکه حلقهٔ گفتار عشق نیست
ریگ روان وادی سرگشتگی شود
هر نقطهای که در خم پرگار عشق نیست
هرچند دلفریب بود کوچهباغ زلف
اما به خوش قماشی بازار عشق نیست
ابری است در طلسم سراب اوفتادهاست
هر دیدهای که واله رخسار عشق نیست
گوهر میان گرد یتیمی به سر برد
غیر از دل خراب سزاوار عشق نیست
هر چند آسمان و زمین را گرفتهاست
یک آفریده محرم اسرار عشق نیست
صائب اگرچه حسن فروشندهای است سخت
اما حریف ناز خریدار عشق نیست
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر به بیان بیفایده و بیثمر بودن جنبههای ظاهری و تجملاتی عشق میپردازد. او توضیح میدهد که عشق حقیقی، عمیق و فراتر از چیزهای سطحی است و تنها در دلها و درون انسانها جای دارد. شاعر نشان میدهد که زندگی بدون عشق، خالی و بدون نور است و هر چیز ظاهری که عشق را در خود نداشته باشد، ارزشمند نیست. او از تمثیلهای مختلفی استفاده میکند تا بر این نکته تأکید کند که عشق واقعی در عمق وجود نهفته است و نمیتوان آن را با چیزهای مادی اندازهگیری کرد. عشق یک راز عمیق و مقدس است که تنها در دلهای پاک و صادق جای دارد.
هوش مصنوعی: هر ظرفی نمیتواند گنجینهای از رازهای عشق باشد، چون برخی از آنها تنها به خاطر ظاهری شیشهای و بیمحتوا هستند و در حقیقت چیزی از عشق در درونشان نیست.
هوش مصنوعی: جای اجتماعی پر از شادمانی و جشن است، اما بدون نوری که نشاندهنده محبت و گرمی باشد. جایی که عشق و خوشبختی وجود ندارد، حتی اگر همه چیز به ظاهر مناسب باشد، هیچ لذتی به دست نخواهد آمد.
هوش مصنوعی: ابر یا باران به عنوان نشانهای از پرورش و رویش گیاهان است، در حالی که آتش یا برق میتواند به عنوان نمادی از تخریب و نابودی در نظر گرفته شود. تدبیر و عقل در انجام کارها و تصمیمگیریها نقش مهمی دارند، در حالی که عشق و احساسات نمیتوانند بهتنهایی در مدیریت امور مؤثر باشند.
هوش مصنوعی: وقتی لقمهٔ تلخی از دهان بیرون میرود، خاک بر آن میافکند؛ چون آن سینهای که رازهای عشق را در خود نگه میدارد، چنین چیزی را تحمل نمیکند.
هوش مصنوعی: هرچند که خوشبختی و ثروت ممکن است در کنار ما باشد، اما ثابتقدم بودن و استقامت در عشق به راحتی به دست نمیآید.
هوش مصنوعی: نمیتوان به آسمان تازه و روشن احوال بهتری بخشید، چرا که عشق مانند سبزهای است که زنگار و کدری در آن وجود دارد و نمیتوان آن را پاک کرد.
هوش مصنوعی: اگرچه آروزی رهایی و نجات او به آسمان میرسد، اما عشق بیمار هیچ درمانی ندارد.
هوش مصنوعی: هر راه و روشی که او در عشق پیش میگیرد، از دیگری زیباتر و دلپذیرتر است؛ مانند اینکه یک خار در میان تمام گلهای باغ عشق وجود ندارد.
هوش مصنوعی: کسی که در عالم عشق سخن نمیگوید، هرگز صدای نرم بال جبرئیل را نشنیده است.
هوش مصنوعی: تو هر کجا که از دایره عشق دور باشی، آنجا مانند ریگی در دره گیجی و سردرگمی خواهد بود.
هوش مصنوعی: هرچند که زیبایی و جذابیت زلف و کوچهباغها چشمنواز است، اما بازار عشق به اندازهای دلنشین و دلانگیز نیست.
هوش مصنوعی: در اینجا گفته میشود که به دلیل نبود عشق واقعی، هر نگاهی به یک خیال و توهم شبیه است، مانند ابری که بر سراب افتاده و به هیچ جا نمیرسد. در واقع، تنها چهره واقعی عشق میتواند بینایی و درکی درست از جهان را به ما بدهد.
هوش مصنوعی: گوهر گرانبهایی که در دل یتیمی است، تنها دل شکستهای است که شایسته عشق نیست.
هوش مصنوعی: با وجود اینکه آسمان و زمین را پر کرده است، هیچ موجودی وجود ندارد که رازهای عشق را بفهمد و درک کند.
هوش مصنوعی: صائب، هرچند زیبایی را به خوبی میفروشد، اما نمیتواند به راحتی با ناز و زیبایی خریدار عشق مقابله کند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.