جان رمیده را به جهان بازگشت نیست
دست بریده را به دهان بازگشت نیست
شبنم دو بار بازی بستان نمی خورد
دل را به رنگ و بوی جهان بازگشت نیست
از اشک و آه خویش ندیدم نتیجه ای
در طالع شرار و دخان بازگشت نیست
دل چون ز دست رفت نیاید به جای خویش
یاقوت را به سینه کان بازگشت نیست
هر رقعه ای که می کنم انشا به آن نگار
در طالعش چو برگ خزان بازگشت نیست
پای به خواب رفته ما را چو پای خم
دیگر به خاک کوی مغان بازگشت نیست
افکنده سپهر نگردد دگر بلند
تیر شهاب را به کمان بازگشت نیست
جستیم از کشاکش چرخ از شکستگی
تیر شکسته را به کمان بازگشت نیست
مرغ ز دام جسته نیفتد دگر به دام
صائب مرا به ملک جهان بازگشت نیست
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به بیان موضوعاتی مانند جدایی، فقدان و ناتوانی در بازگشت میپردازد. شاعر با استفاده از تصاویری مانند "دست بریده" و "دل" به بیاثر بودن تلاشها و نداشتن امکان برگشت به گذشته اشاره میکند. او به طور نمادین میگوید که بسیاری از چیزها، از جمله عشق و امید، پس از دست رفتن به حالت اولیه خود بازنمیگردند. از نظر او، زندگی و زمان همچون نهر جاری است که نمیتوان به عقب برگشت. در نهایت، شعر بر این نکته تأکید دارد که با وجود تلاش برای بازگشت به وضعیتی مطلوب، امکان تحقق این آرزو وجود ندارد و جستوجو در خاطرات نیز بینتیجه خواهد بود.
هوش مصنوعی: روحی که از بدن جدا شده، دیگر به این دنیا بازنخواهد گشت و نیز کسی که دستش بریده شده، نمیتواند دوباره آن را به دهان بیاورد.
هوش مصنوعی: شبنم دوباره به چمن نمینشیند و دل نمیتواند بار دیگر از زیباییها و عطرهای جهان پر شود؛ زیرا این بازگشت ممکن نیست.
هوش مصنوعی: از گریه و آه و نالههای خود هیچ نتیجهای ندیدم و نمیتوانم انتظار داشته باشم که شعله و دود به عقب برگردند.
هوش مصنوعی: دل وقتی که از دست برود، دیگر به حالت اولیهاش برنمیگردد. یاقوتی که از دل زمین استخراج شده، هرگز به جای خودش باز نمیگردد.
هوش مصنوعی: هر نوشتهای که درباره آن معشوق مینویسم، مانند برگی در فصل پاییز است که هیچگاه به حالت اولیهاش برنمیگردد.
هوش مصنوعی: پای خواب رفتهی ما به صفت پای خم دیگر، بازگشتی به خاک کوی مغان ندارد.
هوش مصنوعی: آسمان دیگر به اوج نخواهد رسید، تیر شهابی که رها شده، دیگر به کمان برنمیگردد.
هوش مصنوعی: ما به دنبال آرامش و راحتی در میان مشکلات و چالشها هستیم، اما مانند کمان شکستهای که تیرش به عقب باز نمیگردد، نمیتوانیم از شکستهایمان بازگشت کنیم.
هوش مصنوعی: پرندهای که از دام رهایی یافته، دیگر هرگز به دام برنخواهد گشت. صائب، من نیز در این کره خاکی دیگر نمیتوانم به دنیای پیشین خود بازگردم.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.