نقش و نگار دشمن دلهای ساده است
جوهر به چشم آینه موی زیاده است
گر دل شود گشاده ز گلزار خلق را
باغ و بهار ما دل و دست گشاده است
می گردد از غبار یتیمی عزیزتر
چون گوهر آن که از صدف پاک زاده است
داده است هر که تن به لگدکوب حادثات
چون راه سر به دامن منزل نهاده است
آن خال نیست زیر لب روح بخش او
کز داغ آب خضر سیاهی فتاده است
جز تیغ برق سیر گران لنگر تو نیست
آبی که تند می رود و ایستاده است
صائب مدام جان نگونش پر از می است
هر کس که چون حباب هوادار باده است
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به بررسی احساسات و تأثیرات زندگی میپردازد. شاعر به نقش و نگارهای ظاهری اشاره میکند که ممکن است دلهای ساده را فریب دهد. او بر اهمیت دل گشاده و خلوص درونی تأکید میکند و میگوید که گاهی رنج و مشکلات زندگی ارزشمندتر از زیباییهای ظاهری هستند. همچنین به روح بخشی و تاثیرات مثبت عشق و زندگی اشاره دارد و به این نکته میپردازد که تنها راه نجات از سختیها، پذیرش واقعیتها و گشادهدستی است. در نهایت، شاعر با استفاده از نمادها و تصویرسازیهای زیبا، اهمیت عشق و خوشیهای زندگی را بیان میکند.
هوش مصنوعی: زرق و برق و زیباییهایی که در مخاطب ایجاد میشود، فقط فریب دلهای سادهلوح است و عمق واقعی در داشتن جوهر و اصل وجود انسانهاست که بیش از هر چیز به چشم میآید.
هوش مصنوعی: اگر دل انسانها از شادی و زیبایی باز شود، مانند باغ و بهار خواهد بود. ما نیز دل و دستانمان را برای شادی و خوشی باز کردهایم.
هوش مصنوعی: از غبار یتیمی و تنهایی، ارزش و زیبایی بیشتری به وجود میآید؛ همانطور که گوهرهایی که از صدفهای تمیز به دست میآیند، ارزشمندتر و زیباتر هستند.
هوش مصنوعی: هر کسی که مجبور شده است با سختیها و مشکلات زندگی دست و پنجه نرم کند، به مانند مسافری است که سرش را به دامن مقصد سپرده و آرامش مییابد.
هوش مصنوعی: آن نشانه زیبایی که زیر لب او قرار دارد، از داغ آبی که متعلق به خضر است، سیاه شده و این نشان دهندهی تأثیرات عمیق و شگفتانگیز بر روی زیبایی اوست.
هوش مصنوعی: تنها چیزی که با شدت و سرعت حرکت میکند و در عین حال حس ایستایی دارد، تیغ برق است که به مانند یک لنگر میتواند در دل دریا قرار بگیرد. هیچ آبی به تندی آن وجود ندارد.
هوش مصنوعی: صائب همیشه در حال ناامیدی و اندوه است و زندگیاش پر از نوشیدنی است. هر کسی که همچون حباب به شراب علاقهمند است، مشابه اوست.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
صدر بلند مرتبه یحیی که معطیی
مانند او ز مادر ارکان نزاده است
سقائی نشستگه او کنم بچشم
هرگه که بینمش که بپای ایستاده است
صدر از برای آن لقبش بر نهاده اند
[...]
تا مادر زمانه بتایید نه پدر
آیین وضع و حمل ولادت نهاده است
وین مهد لاجوردی افلاک را خرد
آرایش از جواهر جرام داده است
دل شاد باش کز صدف فطرات وجود
[...]
چشم قدح به جلوه مینای باده است
این شوخ چشم، قمری سرو پیاده است
داغ است لاله را به جگر، یا ز بیخودی
مجنون سری به دامن لیلی نهاده است
از زهر چشم، آب دهد تیغ سرو را
[...]
دنیا و آخرت چو ترازو فتاده است
یک سو اگر کم است، دگر سو زیاده است
در مجلسی که دست به هم داد رقص جام
خون حیا به گردن مینای باده است
از موج چین، جبین هر آن کس که ساده است
دایم در بهشت به رویش گشاده است
هان بی خبر سفینهٔ عمر تو از نفس
در جذر و مد بحر خطر اوفتاده است
کامل نشد هنوز بهار جمال تو
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.