ما را کلاه فقر به افسر برابرست
سد رمق به ملک سکندر برابرست
تلخی نمی رسد به قناعت رسیدگان
در کام مور، خاک به شکر برابرست
میزان عدل میل به یک سو نمی کند
اینجا عیار سنگ به گوهر برابرست
این گریه ای که هست گره در گلو مرا
هر قطره اش به دانه گوهر برابرست
از فیض عشق در قدح لاله رنگ ماست
خونابه ای که با می احمر برابرست
در کام ماهیی که به تلخی برآمده است
دریای تلخ و شور به کوثر برابرست
پیش کسی که سلطنت فقر یافته است
جمعیت حواس به لشکر برابرست
دستی که از فراق تو بر دل نهاده ایم
در قطع راه شوق به شهپر برابرست
بر آتشی که در جگر ما نهفته است
همواری سپهر به صرصر برابرست
در قلزمی که حیرت دیدار ناخداست
موج عنان گسسته به لنگر برابرست
مهر خموشیی که مرا بر دهن زدند
آوازه اش به طبل سکندر برابرست
با بادبان کشتی بی دست و پای مرا
پای به خواب رفته لنگر برابرست
صائب به چشم هر که ز دریادلان شده است
بخت سیه گلیم به عنبر برابرست
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به توصیف و تأمل در احساسات عمیق انسانی و وضعیت اجتماعی فرد میپردازد. شاعر با استفاده از تمثیلها و تشبیهات مختلف، به ناتوانی و فقر اشاره میکند و تناقضات زندگی را نمایش میدهد. او بیان میکند که حتی در سختیها و تلخیها، قناعت و عشق به زیباییها وجود دارد.
شاعر همچنین به مظاهر عشق و فراق اشاره میکند و تأکید دارد که احساسات عمیق انسانی، از جمله غم و اندوه، به عبارتی گرانقدرتر از ثروت و جاه و مقام هستند. او در نهایت، تصویری از ناامیدی و حسرت را به نمایش میگذارد که در آن، افراد به دنبال شوق و امید در دنیایی پر از چالشها و فقر هستند.
هوش مصنوعی: ما بر اثر فقر و تنگدستی، مانند یک افسر و مقام بالا محسوب میشویم، و از نظر توانایی و قدرت، در برابر ملک سکندر چیزی نداریم.
هوش مصنوعی: افرادی که به قناعت و رضایت در زندگی دست یافتهاند، تلخی و نارضایتی را نمیچشند. حتی مورچهای که تنها از خاک میخورد، برایش این خاک به شیرینی شکر است.
هوش مصنوعی: در اینجا عدالت به نفع هیچ کدام از طرفین نمیشود و همه چیز بر اساس معیارها و ارزشهای یکسان سنجیده میشود، به طوری که ارزش سنگ با گوهر به یک اندازه در نظر گرفته میشود.
هوش مصنوعی: این اشکهایی که میریزم و در گلویم گره خورده، هرکدام از آنها به اندازه یک جواهر ارزشمند هستند.
هوش مصنوعی: معنای این بیت این است که عشق به ما زیبایی و نشاطی بخشیده که مانند رنگ لاله است و این حالت شبیه به خونی است که در کنار شراب قرمز قرار دارد. در واقع، عشق ما را به حالت خاصی درآورده که قابل مقایسه با رنگهای زنده و شگفتانگیز است.
هوش مصنوعی: هرگاه ماهیای از دریا بیرون بیاید و طعم تلخی پیدا کند، این نشان میدهد که در آن دریا، تلخی و شور وجود دارد. بنابراین، این تلخی دریا به مانند کوثری است که به آنجا نسبت داده میشود. بهعبارت دیگر، تجربههای تلخ و ناگوار خواه ناخواه نشانهای از وضعیت کلی محیط هستند.
هوش مصنوعی: در نزد فردی که در فقر و تنگدستی زندگی میکند، تمام توجهات و افکار به گونهای متمرکز میشود که گویا در مقابل یک نیروی بزرگ و قدرتمند قرار دارد.
هوش مصنوعی: دستی که به خاطر دوری تو بر دل گذاشتهایم، مانند مانعی در مسیر شوق و آرزوهایمان عمل میکند.
هوش مصنوعی: آتش درون ما به شدت احساس میشود و این وضعیت ناگوار ما در برابر فشارها و سختیهای زندگی، به مانند طوفانی است که بر سر ما میبارد.
هوش مصنوعی: در جایی که انسان در شگفتی دیدار با ناخدای بزرگ قرار دارد، امواجی که دچار بینظمی شدهاند، به حالتی متوقف و آرام در کنار لنگر قرار گرفتهاند.
هوش مصنوعی: سکوتی که بر زبان من حاکم شده و به من تحمیل شده، به اندازهی صدای طبل سکندر مشهور و بااهمیت است.
هوش مصنوعی: کشتی من بدون دست و پا مثل بادبانی در دل دریا به جلو میرود و این در حالی است که لنگر آن در خواب بیخبر از حرکت است.
هوش مصنوعی: به چشم هر کسی که از دلیران و شجاعان است، بخت و اقبال تاریک و نامساعد مانند گلیمی از عنبر با ارزش و با صافی است.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.