غرور حسن به خط از دماغ یار نرفت
ز ترکتاز خزان زین چمن بهار نرفت
اگر چه کرد قیامت نسیم نومیدی
امید من ز سر راه انتظار نرفت
ز خون فاخته دیوار بوستان غلطید
ز جای خویشتن آن سرو پایدار نرفت
ز ترکتاز خزان باخت رنگ هستی را
گلی که در قدم باد نوبهار نرفت
خوش است وصل که بی پرده جلوه گر گردد
به بوی پیرهن از چشم ما غبار نرفت
ز خاکمال اجل داد جان به صد خواری
به زیر تیغ تو هر کس به اختیار نرفت
فریب جلوه ساحل مخور چه نوسفران
که هیچ کشتی ازین بحر بر کنار نرفت
کدام شاخ گل آم پیاده در بستان؟
که آخر از دم سرد خزان سوار نرفت
رسیده ای به لب گور، کجروی بگذار
نگشته راست، به سوراخ هیچ مار نرفت
اگر چه باد خزان رفت پاک گلشن را
ز آشیانه ما بوی نوبهار نرفت
به یک دو هفته گل از شاخ اعتبار افتاد
خوشا کسی که به دنبال اعتبار نرفت
به فکرهای پریشان گذشت ایامش
کسی که همچو تو صائب به فکر یار نرفت
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر به شعاری از زیبایی و امید پرداخته و به تقابل بین زوال و تازگی اشاره میکند. او از غم و اندوه ناشی از خزان، که نماد ناامیدی و مرگ است، سخن گفته و به روحیه پایدار و امیدواری اش در برابر مشکلات اشاره میکند. با وجود تغییرات منفی محیط، او هنوز به زیباییها و امید در دل خود اعتقاد دارد. شاعر همچنین به وجود پیچیدگیها و فریبهای زندگی اشاره میکند و این که انسان باید از ظواهر فریبنده دوری کند. در نهایت، او تأکید میکند که حتی در سختترین شرایط نیز امید و زیباییهای زندگی از بین نمیروند.
هوش مصنوعی: غرور زیبایی و خوشقد و قامتی که به خاطر خط و نقش چهره محبوب من است، هیچگاه از بین نرفت. حتی با وجود این که پاییز با شدت بر این باغ حملهور شد، زیبایی بهار همچنان حفظ شده است.
هوش مصنوعی: اگرچه نسیم نومیدی هیاهو به پا کرده و مانند قیامت به نظر میرسد، اما امید من هرگز از مسیر انتظارش حرکت نکرده است.
هوش مصنوعی: از خون فاخته، دیوار باغ به لرزه درآمد و آن سرو استوار از جایش حرکت نکرد.
هوش مصنوعی: با هجوم خزانی، رنگ و زیبایی زندگی از دست میرود، ولی گلی که در مسیر باد بهاری قرار دارد، از بین نمیرود.
هوش مصنوعی: دیدار و وصالی که بدون حجاب و پرده باشد، بسیار دلپذیر است. بوی خوش پیرهن کسی باعث میشود که از چشمان ما غبار و کدورتها زدوده شود و همه چیز روشن و واضح گردد.
هوش مصنوعی: انسانها در برابر سرنوشت و ناپایداری زندگی با زحمت و کمبود، جان خود را از دست میدهند، اما هیچکس بدون اختیار خود به زیر تیغ و مرگ نمیرود.
هوش مصنوعی: به زیباییهای ظاهری بی توجه باش، زیرا هیچ کشتیای نتوانسته است از این دریا به ساحل برسد.
هوش مصنوعی: کدام گل در باغ رشد کرده است که بالاخره از سرما و سوز پاییز نجات نیافته و به سرنوشت میپردازد؟
هوش مصنوعی: به پایان زندگی نزدیک شدهای، پس اجازه بده که از اشتباهات خود دست بکشی. در این مسیر، هیچکس به خوبی به دست نیامده و به دنبال راهی صحیح نبوده است.
هوش مصنوعی: با وجود اینکه باد خزان، باغ را از ما دور کرد، اما بوی خوش نوبهار از آنجا نرفته است.
هوش مصنوعی: به مدت یک یا دو هفته، زیبایی و اعتبار کسی به زودی از بین میرود. خوشا به حال کسی که به دنبال حفظ اعتبار نبوده و به آن وابسته است.
هوش مصنوعی: کسی که مانند تو به یاد یارش نیست، در روزهای پرمشغله و پریشان، زمانش را گذرانده است.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.