ز موج لاله و گل باغ عالم آبی است
پی کشیدن دل هر بنفشه قلابی است
لباس تقوی ما را فروغ گل برقی است
کتان توبه ما را شکوفه مهتابی است
برای زیر و زبر کردن بنای صلاح
هوای ابر و نسیم بهار سیلابی است
ز برق و باد قدم وا کن که شبنم و گل
به روی آینه از دست رفته سیمابی است
اگر چه دولت بیدار گلشن است بهار
برای مردم بیدرد، پرده خوابی است
ز فکر ساقی و ساغر، حباب آسوده است
هوا بر تنک ظرف، باده نابی است
به کیش ما که وضو دست شستن از جان است
ز خویش هر که تهی گشته است، محرابی است
به هر رهی که روی، می رود به خانه حق
ز هر دری که درآیی، ز معرفت بابی است
به لاغری خط پاکی ز فربهی بستان
وگرنه هر سر موی تو تیغ قصابی است
به احتیاط سخن کن که دولت بیدار
در آن حریم که صائب بود، گرانخوابی است
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال یک حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.