گنجور

 
صائب تبریزی

خط تو چهره گشای بهار آینه است

تبسمت گل جیب و کنار آینه است

ز اشتیاق تماشای خود چه خواهی کرد؟

که آه غیرت من پرده دار آینه است

هزار میکده خون جگر تلف کردیم

هنوز چهره ما شرمسار آینه است

قسم به عشق که از فیض پاکدامانی است

که خلوت همه خوبان کنار آینه است

ملامت دل صائب ز عشق بی اثرست

همیشه حسن پرستی شعار آینه است

 
 
 
گنجور را از دست هوش مصنوعی نجات دهید!
بیدل دهلوی

زبس به خلوت حسن توبارآینه است

نگاه هر دو جهان در غبار آینه است

هجوم چاک‌گل آغوش شبنم است اینجا

بهار هم چقدر دلفگار آینه است

کدام جلوه‌ که محتاج صافی دل نیست

[...]

مشاهدهٔ ۱ مورد هم آهنگ دیگر از بیدل دهلوی
مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه