ز درد، عشق مرا بی نیاز ساخته است
ز جستجوی دوا بی نیاز ساخته است
ادا چگونه کنم شکر درد بی درمان؟
که از طبیب مرا بی نیاز ساخته است
کمند جاذبه بحر، همچو سیل بهار
مرا ز راهنما بی نیاز ساخته است
نظر به ملک سلیمان سیه نمی سازد
قناعتی که مرا بی نیاز ساخته است
خوشم به بی سر و پایی، که خانه بر دوشی
مرا ز هر دو سرا بی نیاز ساخته است
رسانده است مرا بیخودی به مأوایی
که از مقام رضا بی نیاز ساخته است
کباب حسن گلوسوز تشنگی گردم!
کز آب خضر، مرا بی نیاز ساخته است
تپیدن دل بیتاب در طریق طلب
مرا ز منت پا بی نیاز ساخته است
هوای باطل دنیا عجب فسونسازی است
که خلق را ز خدا بی نیاز ساخته است
جمال کعبه مقصود، از کمال ظهور
مرا ز قبله نما بی نیاز ساخته است
نیازمندی ما کی به خاطرت گذرد؟
چنین که ناز ترا بی نیاز ساخته است
نیازمند تو کرده است ما فقیران را
ترا کسی که ز ما بی نیاز ساخته است
منم که ناز به معشوق می کنم صائب
وگرنه عشق که را بی نیاز ساخته است؟
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: شاعر در این متن به بیان احوالات عاشقانه خود میپردازد و از تجربیاتش در عشق و دلبستگی صحبت میکند. او میگوید که درد عشق او را از هر چیز دیگری بینیاز کرده است و به نوعی دچار بیخودی و رضایت شده است. شاعر از قناعت و بیسر و پاییش بهعنوان نشانهای از رضایت یاد میکند و میگوید که عشق و جاذبه معشوقش او را از نیازهای دنیوی فارغ کرده است. در نهایت، شاعر بر این باور است که عشق حقیقی آنقدر انسان را غنی میکند که نیاز به دیگر چیزها از ذهنش میرود.
هوش مصنوعی: عشق به قدری مرا از درد و رنج بینیاز کرده که دیگر به دنبال درمان و چارهای برای آن نیستم.
هوش مصنوعی: چگونه میتوانم به خاطر درد غیرقابل درمانی که دارم، شکرگزاری کنم؟ چرا که این درد من را از نیاز به پزشک بینیاز کرده است.
هوش مصنوعی: کششی که دریا به سمت خود دارد، مانند سیل بهاری است که مرا از نیاز به راهنمایی بینیاز کرده است.
هوش مصنوعی: به خاطر توجه به قدرت و ثروت سلیمان، کسی نمیتواند به چیزهای اندک قناعت کند، اما احساس بینیازی من از همه اینها به من آرامش میدهد.
هوش مصنوعی: من از بیپایی خوشحالم، زیرا زندگیام را به دور از وابستگی به مکان خاصی تبدیل کرده است و این آزادی مرا از نیاز به داشتن خانهای در دو طرف رها کرده است.
هوش مصنوعی: خود بیخود شدهام و به جایی رسیدهام که دیگر نیازمند هیچ مقام و درجهای نیستم، به طوری که رضایت و آرامش واقعی را یافتهام.
هوش مصنوعی: کباب حسن، آتش عشق و محبت را در دل من روشن کرده و من به قدری تحت تاثیر این محبت قرار گرفتهام که دیگر به آب خضر نیز نیازی ندارم.
هوش مصنوعی: دل بیتاب من در مسیر جستجوی معشوق به حدی تپش دارد که من را از نیاز به کمک و حمایت دیگران بینیاز کرده است.
هوش مصنوعی: هوای فاسد دنیا به طرز عجیبی انسانها را فریب میدهد و به گونهای آنها را به خود مشغول میکند که از یاد خداوند غافل میشوند و خود را مستقل از او احساس میکنند.
هوش مصنوعی: زیبایی کعبه هدف اصلی من است، به طوری که کمال و ظهور من از آن، مرا از نیاز به قبله و جهتگیری به سمت آن بینیاز کرده است.
هوش مصنوعی: نیازهایی که ما داریم، آیا به یاد تو میآید؟ چون ناز و اداهای تو باعث شده است که ما بینیاز شویم.
هوش مصنوعی: ما فقیران را به نیاز تو دچار کرده است کسی که از ما بینیاز است.
هوش مصنوعی: من کسی هستم که به خاطر معشوق خود ناز میکنم، وگرنه عشق کسی را بینیاز نکرده است.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.