گنجور

 
صائب تبریزی

به لب مباد رهش ناله ای که بی اثرست

گره شود به گلو گریه ای که بیجگرست

گل نمک به حرامی است تیره روزی داغ

شکسته رنگی خون از خمار نیشترست

لبش به حرف عتاب آشنا نگردیده است

هنوز آتش یاقوت، مفلس شررست

کدام فتنه گر امشب درین چمن بوده است؟

که رخت لاله پر از خون و گل شکسته سرست

نمک ز خنده گل برده است گریه من

ز چشم بی ادبم باغبان باغ ترست

کسی که پاس نفس چون حباب نتواند

همیشه چون صدف هرزه خند بی گهرست

شکایت از ستم چرخ ناجوانمردی است

که گوشمال پدر خیرخواهی پسرست

نخورده ام به دل شبنمی درین گلشن

چو خون لاله و گل خون من چرا هدرست؟

هزار طاقت ایوب می شود کمری

چه دستگاه سرین و چه پیچش کمرست

لبی که از نفس بوسه رنگ می بازد

چه جای جلوه تبخاله های بد گهرست؟

سپر فکند فلک پیش آه من صائب

علاج دشمن غالب فکندن سپرست

 
 
 
جشنوارهٔ رزم‌آوا: نقالی و روایتگری شاهنامه
عنصری

خدایگانا امشب نشاط ساز بدانک

پدرش ز آهن بودست و مادرش حجرست

بصورت شجری و ز خفچه او را برگ

که از عقیق و ز یاقوت بار آن شجرست

زبانه‌هاش چو شمشیر های زر اندود

[...]

ابوسعید ابوالخیر

هر آن دلی که ترا، سیدی بدان نظرست

خطر گرفت اگرچه حقیر و بی‌خطرست

وطواط

خدایگانا ، تیغ تو صورت ظفرست

دل کریم تو گنج بدایع هنرست

فضایل تو بجسم خرد درون جانست

شمایل تو بچشم کرم درون بصرست

کف تو کان مکارم شدست در گیتی

[...]

انوری

زمانهٔ گذران بس حقیر و مختصرست

ازاین زمانهٔ دون برگذر که بر گذرست

به حل و عقد جهان را زمانه‌ایست دگر

که پیشکار قضا و مدبر قدرست

کف کفایت و رای صواب صدر اجل

[...]

کمال‌الدین اسماعیل

به نرد باختن اندر بلا و درد سرست

ازو حذر کن و بگریز گر ترا بصرست

صلاح خویش نگهدار و نا فلاح مجوی

که در صلاح و فلاح تو نرد کینه ورست

به جاه ازو خللست و به فضل ازو نقصان

[...]

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه