خط به گرد لب میگون تو چون ساغر گشت
خال شبرنگ ترا اختر دولت برگشت
رحم بر خود کن اگر رحم نداری بر ما
سر مژگان تو از کاوش دلها برگشت
عشق کی فرصت بیمار پرستی دارد؟
نعمتی بود که خون در رگ ما نشتر گشت
سر مپیچ از سر زانو که درین قلزم فیض
هر که پیچید به خود قطره صفت گوهر گشت
راه خوابیده اقلیم فنا مشکل بود
زخم شمشیر تو پهلوی مرا شهپر گشت
ما سر دولت و اقبال نداریم، ارنه
دفتر بال هما در کف ما ابتر گشت
در کدامین صدف ای در یتیمت جویم؟
کف این بحر ز دود دل من عنبر گشت
از وجود و عدم ما، چه خبر می پرسی؟
شرری بود سفر کرد و به آتش برگشت
فکر رنگین تو صائب چمن آرا گردید
دفتر لاله چو تقویم کهن ابتر گشت
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر به زیبایی و جذابیت معشوقهاش اشاره میکند و از تأثیر عمیق عشق و احساسات سخن میگوید. او به خاطر دلشکستگی و غم ناشی از جدایی از معشوق، از او میخواهد که به خود رحم کند. شاعر همچنین به مشکلات عشق و محدودیتهای آن اشاره میکند و با استفاده از تصویرهای زیبا، احساسات عمیق خود را بیان میکند. در نهایت، او از فقدان خوشبختی و اقبال سخن میگوید و به ناامیدی و درد در زندگی خود اشاره میکند. این شعر به طور کلی درباره عشق و درد ناشی از آن است.
هوش مصنوعی: خطی که در اطراف لب زیبای تو نقش بسته، چون جامی میماند که رنگ و بوی خاصی دارد. وجود خال سیاه تو، همچون ستارهای است که اقبال و خوشبختی را به سوی تو باز میگرداند.
هوش مصنوعی: به خودت رحم کن اگر به ما رحم نمیکنی، زیرا نگاههای تو باعث میشود که دلها به سمت گذشته برگردند.
هوش مصنوعی: عشق وقت و فرصتی برای ناز و کاستن از دردها ندارد. این احساس، نعمتی است که به جای آرامش، شوق و زندگی را در وجود ما جریان میدهد.
هوش مصنوعی: به خودت فکر کن و از واقعیتهای اطرافت غافل نشو، زیرا در این دنیای بزرگ، هر کس که به خود بپردازد و در جستجوی عمق وجود خودش باشد، به ارزش و زیباییهای خاصی دست پیدا میکند.
هوش مصنوعی: راهی که به دیار فنا منتهی میشود، دشوار است; زخم شمشیر تو باعث شده که درد جانی من شدیدتر شود.
هوش مصنوعی: ما در واقع در موقعیت و خوششانسی نیستیم، ورنه اگر چنین بود، پرندهای با بالهای بلند در دستان ما باقی نمیماند.
هوش مصنوعی: در کدام صدف گمشده، تو را جستجو کنم؟ زیرا کف این دریا به خاطر غم دلم تبدیل به عطر و بوی خوشی شده است.
هوش مصنوعی: از حال و وضعیت ما چه میپرسی؟ همانگونه که یک شعله از آتش جدا شده و دوباره به آتش میپیوندد، ما نیز در چرخهای از وجود و عدم هستیم.
هوش مصنوعی: اندیشهی زیبا و دلپذیر تو، مانند باغی سرسبز و پر رنگ و لعاب شد و مثل یک تقویم قدیمی، لالهها که نشانه زیبایی هستند، پایانی ناپخته و ناتمام پیدا کردند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
رخ نمودی و جهان در نظرم دیگر گشت
قصد جان کردی و هر مو به تنم خنجر گشت
داد و فریاد ز دست دل چون آینه ات
هر که از من سخنی گفت تو را باور گشت
تا شود در هوس عشق تو انگشت نما
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.