از شناسایی حق لاف زدن، نادانی است
قسمت نقش ز نقاش، همین حیرانی است
دل آزاد من از هر دو جهان بیخبرست
در صدف، گوهر من بی صدف از غلطانی است
پرتو شمع محال است به روزن نرسد
دیده تاریک نماند، دل اگر نورانی است
هر چه در سینه بود، می کند از سیما گل
شاهد تنگی دلها، گره پیشانی است
کیستم من که زنم لاف صبوری در عشق؟
کشتی نوح درین قلزم خون طوفانی است
نتوان شد ز عزیزان جهان بی خواری
نه ز تقصیر بود یوسف اگر زندانی است
سرعت عمر، ز کوه غم و درد افزون شد
کار سیلاب گرانسنگ، سبک جولانی است
زیر گردون مکن اندیشه فارغبالی
قفس تنگ چه جای پر و بال افشانی است؟
چون به فرمان روی، این دایره انگشتر توست
از تو گردنکشی چرخ ز نافرمانی است
حرص پیران شود از ریزش دندان افزون
که صدف کاسه دریوزه ز بی دندانی است
سر خط مشق جنون است خط سبز بتان
نقطه خال سیه، مرکز سرگردانی است
چه خیال است که از دوری ظاهر گسلد؟
ربط من با کمر نازک او روحانی است
پشت شهباز به سرپنجه گیرا گرم است
ناز آن چشم سیه مست ز خوش مژگانی است
کی به جمع دل صد پاره ما پردازد؟
طفل شوخی که مدارش به ورق گردانی است
چون برآرم سر ازان آیه رحمت صائب؟
نوسوادم من و آن زلف، خط دیوانی است
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به بررسی حالات درونی انسان و احساسات عمیق او اشاره دارد. شاعر به تضاد میان دانایی و نادانی میپردازد و از آزادی دل سخن میگوید که از دغدغههای دنیوی بیخبر است. او میگوید که حقیقتها به راحتی قابل دسترسی نیستند و جستجوی عشق و صبر در میان چالشها و دردهای زندگی را توصیف میکند. شاعر به تأثیرات زمان و گذر عمر اشاره دارد و بر ناراحتیهای انسانی تأکید میکند. در نهایت، او با بیان احساسات عاشقانه و تمایل به وصال، سرنوشت و قدرت عشق را در زندگی بررسی میکند. شعر به نوعی پیچیدگیهای روح انسان را در مواجهه با عشق و مشکلات زندگی به تصویر میکشد.
هوش مصنوعی: افتخار کردن به شناخت خداوند نشاندهنده نادانی است؛ چرا که همانطور که نمیتوان به سادگی به تصویر یک نقاش اشاره کرد، درک عمیق حقایق نیز نیازمند درنگ و تأمل است.
هوش مصنوعی: دل من از هر چیزی در این دنیا بیخبر است و سرشار از آزادی است. مانند گوهری درون صدف، اما این گوهر بدون صدف است و در حال حرکت و جریان است.
هوش مصنوعی: نور شمع نمیتواند به روزن برسد اگر که دل تاریک باشد؛ اما اگر دل روشن باشد، نورانیت آن میتواند به همه جا تابیده شود.
هوش مصنوعی: هر آنچه در دل انسانها نهفته است، از چهرهی زیبا و دلربای معشوق نمایان میشود. این وضعیت بیانگر این است که دلهای تنگ و گرفتار، نشان از درد و غمهای درونی دارند.
هوش مصنوعی: من کیستم که در عشق از صبوری سخن میزنم؟ در این دریاى طوفانی و خونی، مانند کشتی نوح غرق میشوم.
هوش مصنوعی: نمیتوان از عزیزان دنیا انتظار داشت که در سختیها بیخیال باشند؛ اگر یوسف در زندان است، این به خاطر تقصیر او نیست.
هوش مصنوعی: زمان swift به خاطر غم و درد مانند کوه، به شدت افزایش پیدا کرده است. در حالی که زندگی به مانند یک سیلاب سنگین و پرشتاب میگذرد، در این میان، جولان زندگی به نظر میرسد سبک و آسان باشد.
هوش مصنوعی: در زیر آسمان نباید به وضعیت محدود و بیتحرک فکر کرد، زیرا در فضایی محدود، جای پرواز و آزادی وجود ندارد.
هوش مصنوعی: وقتی تو با اراده و قدرت ظاهر میشوی، این دنیا مانند یک حلقه انگشتر در دستان توست و اگر چرخ روزگار از تو سرکشی کند، به خاطر نافرمانی اوست.
هوش مصنوعی: عطاران سالخورده به خاطر از دست دادن دندانهایشان بیشتر حرص و حسرت میخورند، زیرا مانند صدفی میشوند که به دلیل بیدندانیاش نمیتواند چیزی را نگه دارد.
هوش مصنوعی: این جمله به تصویر کشیدن حسی عمیق و گیجکننده از عشق و جنون اشاره دارد. نویسنده از خط سبز معشوقان سخن میگوید که نشان از زیبا بودن و ویژگیهای آنهاست. نقطهای که در میان این زیبایی وجود دارد، نماد جستجو و سردرگمی عاشق است. به طور کلی، این عبارت احساساتی از عاشقانه، زیبایی و در عین حال گیجی در عشق را به تصویر میکشد.
هوش مصنوعی: آیا میشود تنها دوری باعث جدایی شود؟ ارتباط من با آن کمر نازک، روحانی و عمیق است.
هوش مصنوعی: پشت پرندهای قوی و سریع در حال جذابیت و زیبایی است، چشمان سیاه و مست او به خاطر مژگان زیبا و طولانیاش دلنواز و خوشایند به نظر میرسد.
هوش مصنوعی: چه کسی میتواند به دلهای پارهپاره و پراکنده ما رسیدگی کند؟ تنها یک بچه بازیگوش که بازی او فقط ورق گرداندن است.
هوش مصنوعی: وقتی که سرم را از آن نشانهی رحمت بالا میآورم، چگونه میتوانم خود را نشان دهم؟ من تازهکارم و آن زلف، مانند خطی زیبا و نفیس است.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
دست در دامن اندیشه زدن نادانی است
ساحلی دارد اگر بحر جهان حیرانی است
باعث گردش افلاک که می داند چیست؟
قسمت عقل ازین دایره سرگردانی است
تا به خار و خس ما بی سر و پایان چه رسد
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.