نیست ظرف باده توحید، مخمور مرا
می کند حلاجی این می مغز منصور مرا
مستی بلبل به ایام خزان خواهد فتاد
گر به این عنوان بهار افزون کند شور مرا
در کف آیینه چون سیماب باشد بی قرار
گر سلیمان جا به دست خود دهد مور مرا
می کشم با قامت خم گشته بار عشق را
کم نمی سازد کشیدن چون کمان زور مرا
از دل فرعونیان ظلمت ید بیضا نبرد
صبح چون روشن کند شبهای دیجور مرا؟
در حجاب ابر، گردانم به چشم ذره آب
نیست با خورشید تابان نسبتی نور مرا
گر مسیحا شیره جان در قدح ریزد مرا
شربت بیمار باشد طبع مغرور مرا
ره به عیش بی زوال خاکساری برده ام
هر سفالی کاسه چینی است فغفور مرا
حرف حق با باطلان، خون مرا بر خاک ریخت
دار شد آخر حدیث راست منصور مرا
صائب از دشنام تلخ او شکایت چون کنم؟
تلخی می جان شیرین است مخمور مرا
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به توحید و عشق الهی پرداخته و با استعارههای زیبا، حالات روحی شاعر را بیان میکند. شاعر از مستی و شور ناشی از عشق و خداوند سخن میگوید و به تضادهایی چون تاریکی و روشنایی، و بیقراری و آرامش اشاره میکند. او از رنجها و ظلمهایی که متحمل شده میگوید، و در عین حال بر امید و شوق به وصال معشوق تأکید دارد. در پایان، شاعر تلخیهای زندگی را با طعم شیرین عشق و باده توحید مقایسه میکند.
هوش مصنوعی: در اینجا شاعر به این موضوع اشاره میکند که بادهای که در مورد توحید صحبت میشود، در ظرفی نیست و این باده من را به حالت مستی میکشاند. او به نوعی به حالتی از جذبه و شیدایی در توحید اشاره دارد و به می مغز منصور، که نماد معرفت و درک عمیق است، اشاره میکند که او را به تفکر و تأمل وادار میکند.
هوش مصنوعی: بلبل در روزهای پاییزی به زودی مستیاش را از دست خواهد داد اگر کسی با این عنوان بهار، شوری در دل او به وجود بیاورد.
هوش مصنوعی: در آینه، چهرهام مانند جیوه بیثبات و ناپایدار است. اگر سلیمان قدرتش را به من بدهد، من مانند مورچهای خواهیم بود.
هوش مصنوعی: من با قامت خمیدهام بار عشق را حمل میکنم و این بار هرگز کم نمیشود، همانطور که کشیدن کمان برای من دشوار نیست.
هوش مصنوعی: آیا شبهای تار و پر از ظلمت من را صبحی که مانند دستِ بیضای موسی است، روشن خواهد کرد؟
هوش مصنوعی: در پوشش ابر، من را به چشم بگیر، چرا که من قطرهای از آب هستم و هیچ ارتباطی با خورشید درخشان ندارم.
هوش مصنوعی: اگر مسیحا همانند درختی از شیره جانش در ظرفی بریزد، من هم نوشیدنی خود را خواهم داشت، اما طبع مغرور من به این درمان نیاز ندارد و بیمار است.
هوش مصنوعی: من راهی را برگزیدهام که همواره خوشی و لذت را به همراه دارد، زیرا هر کسی که خوار و humble باشد، مانند سفالی است که به کاسهای چینی تبدیل شده و در این دنیا به مقام و جایگاه بالایی دست پیدا کرده است.
هوش مصنوعی: حق اگر با باطل مواجه شود، ظلم و ستمی به من وارد میکند و من به خاطر حقیقتی که گفتم، به عذاب و درد دچار شدم. این وضعیت نشاندهنده سرنوشت تلخ من در داستان حق و باطل است.
هوش مصنوعی: چگونه میتوانم از دشنام تلخ او شکایت کنم؟ تلخی آن میخواباند و در عین حال، شراب شیرین من را به مستی میکشاند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
داغ رسوایی خدادادست منصور مرا
هست تمغای تجلی لاله طور مرا
در تلاش خاکساری دارم آتش زیر پا
گر سلیمان جا به دست خود دهد مور مرا
حد شرعی، مست بی حد را نمی آرد به هوش
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.