وقت رندی خوش که کام از موسم گل برگرفت
دامن سجاده را داد از کف و ساغر گرفت
رهن می کردم ردایی را که ننگ دوش بود
وقت مشرب خوش که این بارم ز گردن برگرفت
می شود از همدگر روشن چراغ حسن و عشق
شمع گل از غنچه منقار بلبل در گرفت
با خموشی منع آه گرم از دل چون کنم؟
چون توان با موم راه روزن مجمر گرفت؟
دامن افشان از سر خاکم گذشتن سهل نیست
آتش این شکوه خواهد دامن محشر گرفت
تشنگان حشر، فکر چشمه دیگر کنید
کز لب تبخاله ریزم برق در کوثر گرفت
بیش ازین کاوش مکن با دل که چشم تشنه اشک
از برای گریه کردن آب از گوهر گرفت
شیشه با سنگ و قدح یا محتسب یکرنگ شد
کی ندانم صحبت ما و تو خواهد در گرفت
سهل باشد گل به جیب دوستداران ریختن
از ره دشمن به مژگان خار باید بر گر
گر نمی خواهد که در پای تو ریزد رنگ عشق
سرو از قمری به کف چون مشت خاکستر گرفت؟
صائب از مژگان او دعوای خون دل مکن
از شهیدان خونبهای رگ که از نشتر گرفت؟
کلک صائب جوهر خود گر چنین خواهد نمود
در دل یاقوت خواهد برق غیرت در گرفت
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: شاعر در این شعر به زیباییهای عشق و حالاتی که در لحظات شاد و مسرتبخش تجربه میشود، اشاره میکند. او لحظاتی را توصیف میکند که در آنها از کمالات و زیباییهای دوران جوانی و عشق لذت میبرد. در عین حال، به تضاد میان عشق و درد نیز میپردازد. نویسنده بر اهمیت و ارزش لحظات خوش زندگی تأکید میکند و به چالشهای ناشی از عشق و اشکهای دلانگیز اشاره دارد. همچنین، از نمادهای طبیعی مانند گل و بلبل استفاده میکند تا عمق احساسات خود را به تصویر بکشد و در نهایت پیامی از عشق واقعی و خالص را منتقل میکند.
هوش مصنوعی: در زمان خوشی و آزادگی، فرد از زیباییهای بهار بهرهمند میشود و به جای نشستن بر جایگاه نماز، جام شراب را در دست میگیرد.
هوش مصنوعی: در زمانی که مشغول نوشیدن و شادی بودم، لباس سنگینی را که بر دوشم احساس ننگ میکردم، کنار گذاشتم و از گردنم آزاد شدم.
هوش مصنوعی: میتوانیم با همکاری یکدیگر نور محبت و عشق را برافروزیم، مانند شمعی در کنار گل که از غنچهای به زیباترین حالتش در میآید و بلبل با خواندنش به آن جلوه میدهد.
هوش مصنوعی: با سکوت چگونه میتوانم درد دل خود را بیان کنم؟ چگونه میتوانم در روشنایی شمع، راهی به سوی روزن پیدا کنم؟
هوش مصنوعی: گذشتن از خاک من که دامن افشان است آسان نیست، آتش این عظمت و شکوه به زودی دامن قیامت را خواهد گرفت.
هوش مصنوعی: عطشزدان روز قیامت، به دنبال چشمهای دیگر باشید، زیرا من از لب تبخالی که دارم، ناراحتی و غم را به شما میریزم که به آرامش نخواهید رسید.
هوش مصنوعی: دیگر بهتر است دل را بیجهت دلتنگ نکنی، چون چشمی که تشنهی اشک باشد، برای گریه کردن از گوهر (یعنی اشک) میگیرد تا به آرامش برسد.
هوش مصنوعی: شیشه و سنگ و جام و نگهبان شراب، همگی به یک شکل در آمدهاند. نمیدانم گفتوگوی ما و تو به چه مسیری خواهد رفت.
هوش مصنوعی: زیبایی و محبت گل در دل عاشقان به راحتی مینشیند، اما برای کسانی که دشمنی دارند، باید با سختی و thorn (خار) مواجه شوند و با دقت بیشتری به روابط خود بپردازند.
هوش مصنوعی: اگر نمیخواهد رنگ عشق از سرو بر زمین بپاشد، پس چرا قمر در دستانش مانند خاکستر گرفته است؟
هوش مصنوعی: از مژگان او انتظار نداشته باش که خون دلات را به جانی برساند، زیرا شهیدانی که جانباختهاند، خونشان را با درد و رنجی که کشیدهاند، از دست دادهاند.
هوش مصنوعی: اگر قلم صائب بخواهد، میتواند بهگونهای بنویسد که در دل یاقوت نیز مانند غیرت بدرخشد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال یک حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.