برگِ عیش آماده از فقر و قناعت شد مرا
دستِ خود از هر چه شستم پاک، قسمت شد مرا
خود حسابی شد دلِ آگاه را روزِ حساب
دیدهٔ انصاف میزانِ قیامت شد مرا
پیری از دنیای باطل کرد روی من به حق
قامتِ خمگشته محرابِ عبادت شد مرا
هر می تلخی که بردم در جوانیها به کار
وقت پیری مایهٔ اشکِ ندامت شد مرا
دانهای جز خوردنِ دل نیست در هنگامهها
حیف از اوقاتی که صرفِ دامِ صحبت شد مرا
آنچه در ایامِ پیری کم شد از نورِ بصر
باعثِ افزونی نورِ بصیرت شد مرا
منت ایزد را که در انجامِ عمر آمد به دست
در جوانی گر ز کف دامانِ فرصت شد مرا
دستِ هر کس را گرفتم صائب از افتادگان
بر چراغِ زندگی دستِ حمایت شد مرا
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.