نیست ممکن قُربِ آتش بال و پر سوزد مرا
چون سمندر دوری آتش مگر سوزد مرا
گر چنین حسنِ گلوسوزش جگر سوزد مرا
از سرشکِ آتشین، مژگانِ تر سوزد مرا
از لطافت میشود هر دم به رنگی عارضش
تا به هر نظّارهای رنگِ دگر سوزد مرا
چون توانم از تماشایش نظر را آب داد؟
آن که رخسارش نگه در چشمِ تر سوزد مرا
گر چنین خواهد شد از می عارضِ او آتشین
خون چو داغِ لاله در لَختِ جگر سوزد مرا
کی به خلوت، رُخصتِ بَر گِردِ سَر گشتن دهد؟
آتشینخویی که در بیرونِ در سوزد مرا
بهرِ روغن، آبروی خود چرا ریزم به خاک؟
تا چراغ از آبِ خود همچون گهر سوزد مرا
شمع را هرگاه گردد گِردِ سر پروانهای
بی پر و بالی ز آتش بیشتر سوزد مرا
از پرستاران، به غیر از اشک و آهِ آتشین
کیست بر بالین، چراغی تا سحر سوزد مرا
فیضِ صبحِ زندهدل بیش است از دلهای شب
مرگِ پیران از جوانان بیشتر سوزد مرا
شمعِ محفل گر نپردازد به من از سرکِشی
گرمیِ پرواز صائب، بال و پر سوزد مرا
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به توصیف آتشین و سوزان عشق و زیبایی میپردازد. شاعر از احساسات شدیدی که در دل دارد صحبت میکند و بیان میکند که چگونه عشق و زیبایی معشوقش او را میسوزاند و به شدت تحت تأثیر آن قرار گرفته است. او میگوید که حتی دوری از معشوق هم نمیتواند این سوزش را کاهش دهد و هر لحظه به خاطر زیباییاش دچار تغییر و تحول میشود. شاعر همچنین نمایانگر حسرت و بیقراری ناشی از عشق است و به کمبود عشق و دلتنگی برای معشوق اشاره میکند. در نهایت، شاعر به عذابی که عشق و زیبایی بر او تحمیل کرده است، میپردازد و در این میان، به مرگ و زندگی نیز اشاره میکند، و اینکه چگونه عشق جوانان را بیشتر میسوزاند.
هوش مصنوعی: ممکن نیست که فاصلهای از آتش داشته باشم و در عین حال دلم نسوزد؛ همانگونه که سمندر نمیتواند از آتش دور بماند و در پی آن، سوزی احساس نکند.
هوش مصنوعی: اگر زیباییِ دلربایش به قدری سوزان است که وجودم را میسوزاند، اشکهای آتشین من از چشمهای تر و نمناک او نیز به همین اندازه دردناک است.
هوش مصنوعی: هر لحظه به خاطر لطافتش، چهرهاش به رنگی در میآید و هر بار که به او نگاه میکنم، رنگی دیگر در وجودم شعلهور میشود.
هوش مصنوعی: چگونه میتوانم به تماشای او ادامه دهم در حالی که چشمم اشکبار است؟ آن چهرهاش به قدری زیباست که نگاه کردن به آن، به چشمانم سوزش میدهد.
هوش مصنوعی: اگر عشق او این گونه باشد، من هم همچون داغ لاله در قلبم میسوزم و خونم آتشین خواهد شد.
هوش مصنوعی: کی میشود که در تنهایی، اجازه پیدا کنم دور سرم بچرخم؟ در حالی که غیظ و خشم آتشین، در بیرون از در مرا میسوزاند.
هوش مصنوعی: چرا برای بدست آوردن روغن، آبرویم را به خطر میاندازم؟ در حالی که میخواهم چراغم با آب خودم مانند مروارید بسوزد.
هوش مصنوعی: هر بار که شمع روشن میشود، پروانهای بدون پر و بال دور آن میگردد و این نزدیکی به شمع، آتش آن را بیشتر و سوزندهتر میکند.
هوش مصنوعی: از پرستاران کسی جز اشک و نالهی سوزان بر بالین من نیست که تا صبح چراغی برای من روشن کند.
هوش مصنوعی: صبحهایی که دلها زنده و شاداب هستند، بیشتر از دلهای شبانهای که در غم و اندوه غرق شدهاند، فیض و برکت به ارمغان میآورند. سوختن دلهای پیران در شب مرگ، از سوختن دل جوانان بیشتر است و این درد و سوز را به من القا میکند.
هوش مصنوعی: اگر شمع محفل به خاطر سرکشی من به من توجهی نکند، گرمای پرواز من باعث سوختن بال و پرم میشود.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.