بس که از زهر شکایت لب دل افگار بست
دل مرا چون بسته در جیب و بغل زنگار بست
عشرت فصل بهاران خنده واری بیش نیست
وقت نخلی خوش که پیش از غنچه بستن بار بست
شد ز پیوند تن افسرده، دل بی کسان به خاک
وای بر خامی که نان خویش بر دیوار بست
نیست بی خورشید عالمتاب صبح انتظار
پیر کنعان طرفها از چشم چون دستار بست
موم گردد سنگ خارا در کفش چون کوهکن
روی گرم کارفرما هر که را بر کار بست
رشته پیوند یاران را بریدن کافری است
تا برآمد از چمن گل بر میان زنار بست
هر که شد در حلقه سرگشتگان چون نقطه فرد
از سر رغبت کمر در خدمتش پرگار بست
در عرق پوشیده گردید آن عذار شرمگین
جوش گل راه تماشایی بر این گلزار بست
هر که صائب گوشه چشمی ز خواب امن دید
بی تأمل در به روی دولت بیدار بست
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به توصیف درد و رنج ناشی از جدایی و ناامیدی میپردازد. شاعر از زهر شکایت میکند و به احساسات دلافگار خود اشاره دارد. با اشاره به زیباییهای بهار، مفهوم ناپایداری خوشبختی را بیان میکند و به این نکته میپردازد که بیکسی و افسردگی میتواند به مرگ انجامد. شاعر همچنین بر اهمیت دوستی و پیوندهای انسانی تأکید میکند و قطع این پیوندها را به کافری تشبیه میکند. در نهایت، شاعر به بیداری از خواب امن و دیدن واقعیتهای تلخ زندگی اشاره میکند.
هوش مصنوعی: به خاطر شکایتهای زیاد از رنجها و سختیهایی که کشیدهام، دل من مثل چیزی که در جیب و آغوش فشرده شده و کثیف و زنگزده است، دچار درد و افسردگی شده است.
هوش مصنوعی: لحظههای خوشبهاری فقط یک شادی زودگذر است و مانند زمانی است که نخل در حال باردهی است، اما هنوز غنچهها بسته نشدهاند.
هوش مصنوعی: دل کسی که بییار و یاور است، از تن جدا و بینصیب میشود و به خاک میافتد. وای بر کسی که با نادانی تصمیم بگیرد نان خود را بر دیوار بگذارد، بدون آنکه فکر کند که این کار چه عواقبی دارد.
هوش مصنوعی: در این زندگی، صبحی که به نور و روشنایی میرسد، بیوجود خورشید ممکن نیست. انتظار برای رسیدن به این روشنایی در دل پیر کنعان، مانند پوشاندن چشمش با دستاری است که دید او را میبندد.
هوش مصنوعی: در این بیت، به این نکته اشاره میشود که اگر کسی در جایی کار میکند و تحت تأثیر شخصی با اراده و قوی باشد، حتی سختترین و مقاومترین چیزها نیز میتوانند تحت تأثیر آن قرار گیرند. به عبارتی دیگر، وقتی که فردی با انگیزه و عزم راسخ به کار خود ادامه میدهد، میتواند سنگینترین موانع را هم نرم کند و به هدفش برسد.
هوش مصنوعی: قطع کردن رشته دوستی و ارتباط با یاران ناپسند است، همانطور که زنی که گل را در میان زنجیری از چمن قرار میدهد، اقدام صحیحی نکرده است.
هوش مصنوعی: هرکس که در دایره گمشدگان قرار گیرد، به مانند نقطهای منفرد، از روی اشتیاق و آمادگی، برای خدمت به او ابزارهایی مانند پرگار به خود میبندد.
هوش مصنوعی: در حالی که سرخی رویش به خاطر شرم و حیا همچون گلی در حال شکفتن نمایان شده، عرق عطرین او را پوشانده و راهی زیبا برای زیبایی این باغ ایجاد کرده است.
هوش مصنوعی: هر کسی که از خواب آرام بیدار شود و نگاهی به زندگی بیندازد، بی درنگ در را به روی طعم و لذیذی روزگار باز میکند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
خط مشکین تو نقش تازه ای بر کار بست
مصحف روی ترا شیرازه از زنار بست
از فروغ حسن نتوان کرد در رویش نگاه
جوش گل راه تماشایی بر این گلزار بست
جوش خون بی بخیه می سازد دهان زخم را
[...]
می تواند در نظر نقش خیال یار بست
آنکه راه خواب را بر دیدهٔ بیدار بست
دل نهان در گرد الفت کرده از اندک غمی
بر رخ آیینه از آهی توان دیوار بست
می توانم کرد عرض حال دل از هر نگاه
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.