اتفاق دوستان با هم دعای جوشن است
سختی از دوران نبیند دانه تا در خرمن است
سازگاری پیشه کن با مردم ناسازگار
تا شود یوسف ترا خاری که در پیراهن است
بینش هر دل درین عالم به قدر داغ اوست
روشنایی خانه تاریک را از روزن است
از دل بی آرزو، داریم بر افلاک ناز
رشته هموار را منت به چشم سوزن است
نیست حاصل جز ندامت، تخم ناافشانده را
خوشه و خرمن نگردد دانه تا در دامن است
زیر گردون نیست آسایش روان خلق را
ریگ تا در شیشه ساعت بود در رفتن است
دست رد بر سینه خواب پریشان می نهد
چون سبو دستی که در میخانه بالین من است
هر که قانع شد به بوی گل، ز گل در پرده ماند
بوی پیراهن حجاب یوسف سیمین تن است
از اشارت می شود آن پیکر سیمین کبود
موج بر آب لطیف اندام، بند آهن است
صافی سر چشمه صائب می کند در جو اثر
هر سر مو چشم بینایی است گر دل روشن است
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به موضوعاتی مانند صبر، سازگاری و درک عمیق انسانها پرداخته است. در آن به این نکته اشاره میشود که زندگی پر از سختیها و چالشهاست، اما شخص باید با دیگران سازگار باشد. همچنین، روشنایی و آگاهی در درک انسان از دنیا به میزان تجربیات و احساسات او بستگی دارد. در نهایت، شعر به این نتیجه میرسد که برای دستیابی به آرامش و خوشبختی، باید از موانع عبور کرد و به عمق مسائل توجه داشت.
هوش مصنوعی: دوستی و همراهی دوستان مانند دعای جوشن است که در برابر مشکلات از آنها محافظت میکند و تا زمانی که در کنار هم هستند، سختیها به آنها آسیب نمیزند.
هوش مصنوعی: با افرادی که سازگاری ندارند، همخوانی و مدارا کن تا در درونت زیبایی و ارزشهایی مثل یوسف، که در واقع نماد زیبایی و نیکویی است، پنهان شود و آن خاری که به ظاهر آزاردهنده است، در واقع نشانهای از وجود خوبیها باشد.
هوش مصنوعی: دید و فهم هر شخص در این دنیا به اندازه درد و رنج او روشن است، مانند اینکه نور یک خانه تاریک تنها از یک پنجره به بیرون میتابد.
هوش مصنوعی: از دل بی آرزو، به آسمانها مینگریم و برای دستیابی به اهداف بزرگ، تلاش میکنیم؛ این راه آسان به نظر نمیرسد و تنها با نگاه دقیق و حوصله میتوانیم به آن بپردازیم.
هوش مصنوعی: هیچ نتیجهای جز پشیمانی حاصل نمیشود. دانهای که کاشته نشده، به خوشه و محصول تبدیل نمیشود؛ تا زمانی که در زمین نباشد.
هوش مصنوعی: در زیر آسمان، آرامشی برای روح انسانها وجود ندارد. تا زمانی که زمان مانند ریگ در شیشه ساعت میگذرد، آرامش به دست نخواهد آمد.
هوش مصنوعی: دستی که بر سینه خواب آشفته میزند، مانند سبویی است که در میخانه کنار من قرار دارد.
هوش مصنوعی: هر کسی که به عطر گل راضی شود، از زیبایی خود گل دور میماند. بوی پیراهنی که از حجاب یوسف است، نشاندهنده زیبایی و جاذبهای است که نمیتوان به سادگی از آن گذشت.
هوش مصنوعی: از اشارهای که میشود، آن بدن زیبا و نازک، مانند موجی که بر روی آب است، معرفتی را درخواست میکند و به نوعی به نوعی تسلط و وابستگی به قید و بند نشان میدهد.
هوش مصنوعی: آب زلال چشمه، تصفیهای از خود دارد و هر تار مویی را در جریانش مشاهده میکند، به شرطی که دل آدمی روشن و آگاه باشد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
روی آن تُرک جهان آرای ماه روشن است
زلف او در تیره شب بر ماه روشن جوشن است
تاکه او را جوشن است از تیره شب بر طرف ماه
راز من در عشق او پیدا چو روز روشن است
تا گلی نو بشکفد هر ساعتی بر روی او
[...]
تا خیال آن بت قصاب در چشم من است
زین سبب چشمم همیشه همچو رویش روشن است
تا بدیدم دامن پر خونش چشم من ز اشگ
بر گریبان دارم آنچ آن ماه را بر دامن است
جای دارد در دل پر خونم آن دلبر مقیم
[...]
اینزمان کز آسمان تابنده ماه بهمن است
زال زرگر نیست آتش از چه تیغش زاهن است
آتش اندر خرمن ما زد رخت وین روشن است
خال مشکین تو بر رخ دانه ای زین خرمن است
آن رخ نازک چو آب از دیده رفت اما هنوز
نقش خالت چون سیاهی مانده در چشم من است
تو مرا چشمی و تا بر بام و روزن آمدی
[...]
نرگس رعنا اگر چشم و چراغ گلشن است
لاله یی کز خون دل دارد نشان چشم من است
حاجت گفتن ندارد حال من ای شمع حسن
قصه جانسوزی پروانه حرفی روشن است
دست چون در خون من دارد! اگر با دیگری
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.