گنجور

برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.

ورود به گنجور

 
صائب تبریزی

اتفاق دوستان با هم دعای جوشن است

سختی از دوران نبیند دانه تا در خرمن است

سازگاری پیشه کن با مردم ناسازگار

تا شود یوسف ترا خاری که در پیراهن است

بینش هر دل درین عالم به قدر داغ اوست

روشنایی خانه تاریک را از روزن است

از دل بی آرزو، داریم بر افلاک ناز

رشته هموار را منت به چشم سوزن است

نیست حاصل جز ندامت، تخم ناافشانده را

خوشه و خرمن نگردد دانه تا در دامن است

زیر گردون نیست آسایش روان خلق را

ریگ تا در شیشه ساعت بود در رفتن است

دست رد بر سینه خواب پریشان می نهد

چون سبو دستی که در میخانه بالین من است

هر که قانع شد به بوی گل، ز گل در پرده ماند

بوی پیراهن حجاب یوسف سیمین تن است

از اشارت می شود آن پیکر سیمین کبود

موج بر آب لطیف اندام، بند آهن است

صافی سر چشمه صائب می کند در جو اثر

هر سر مو چشم بینایی است گر دل روشن است

 
 
 
امیر معزی

روی آن تُرک جهان آرای ماه روشن است

زلف او در تیره شب بر ماه روشن جوشن است

تاکه او را جوشن است از تیره شب بر طرف ماه

راز من در عشق او پیدا چو روز روشن است

تا گلی نو بشکفد هر ساعتی بر روی او

[...]

سنایی

تا خیال آن بت قصاب در چشم من است

زین سبب چشمم همیشه همچو رویش روشن است

تا بدیدم دامن پر خونش چشم من ز اشگ

بر گریبان دارم آنچ آن ماه را بر دامن است

جای دارد در دل پر خونم آن دلبر مقیم

[...]

مشاهدهٔ ۱ مورد هم آهنگ دیگر از سنایی
ابن یمین

اینزمان کز آسمان تابنده ماه بهمن است

زال زرگر نیست آتش از چه تیغش زاهن است

جامی

آتش اندر خرمن ما زد رخت وین روشن است

خال مشکین تو بر رخ دانه ای زین خرمن است

آن رخ نازک چو آب از دیده رفت اما هنوز

نقش خالت چون سیاهی مانده در چشم من است

تو مرا چشمی و تا بر بام و روزن آمدی

[...]

اهلی شیرازی

نرگس رعنا اگر چشم و چراغ گلشن است

لاله یی کز خون دل دارد نشان چشم من است

حاجت گفتن ندارد حال من ای شمع حسن

قصه جانسوزی پروانه حرفی روشن است

دست چون در خون من دارد! اگر با دیگری

[...]

مشاهدهٔ ۱ مورد هم آهنگ دیگر از اهلی شیرازی
مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه