به تنگ همچو شرر از بقای خویشتنم
تمام چشم ز شوق فنای خویشتنم
ره گریز نبسته است هیچ کس بر من
اسیر بند گران وفای خویشتنم
به بی نیازی من ناز می کند همت
توانگر از دل بی مدعای خویشتنم
ز دستگیری مردم بریده ام پیوند
امیدوار به دست دعای خویشتنم
به پاره دل خود می کنم چو غنچه مدار
رهین منت برگ و نوای خویشتنم
چرا ز غیر شکایت کنم، که همچو حباب
همیشه خانه خراب هوای خویشتنم
سفینه در عرق شرم من توان انداخت
ز بس که منفعل از کردههای خویشتنم
ز بند خصم به تدبیر می توان جستن
مرا چه چاره که زنجیر پای خویشتنم
گرفت تاج زر از آفتاب شبنم و من
همان ز پستی طالع به جای خویشتنم
به جای خویش نبودم چو جابجا بودم
کنون که در همه جایم به جای خویشتنم
به اعتبار جهان نیست قدر من صائب
عزیز مصر وجود از نوای خویشتنم
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر بیانگر حالت درونی شاعر است که از تنگناها و مشکلات وجودی خود رنج میبرد. او احساس میکند که در بند وفای خود و وابستگیهایی که به دیگران دارد، اسیر شده است. با وجود بینیازی ظاهری، در عمق وجودش جستجو برای رهایی و خودشناسی در جریان است. شاعر به تضادهای زندگی خود اشاره میکند و میگوید که چه بسا در دنیای بیرون مقام و ارزشی ندارد، اما درون او غنای خاصی وجود دارد. او به نوعی دلتنگی برای آزادی و به دنبال درک بهتر از خویشتن است. نهایتاً، این شعر به بیان احساسات عمیق و تفکرات فلسفی در مورد وجود و هویت میپردازد.
هوش مصنوعی: من مانند شعلهای در تنگنا قرار گرفتهام و از اینکه وجود خود را از دست میدهم، شوق و اشتیاق زیادی دارم.
هوش مصنوعی: هیچ کس نمیتواند راه فراری از من داشته باشد چون من خودم در بند سنگین وفای خود هستم.
هوش مصنوعی: همت قادر و توانگر به من که بینیازم، مغرور است و بر دل بیادعای خودم ناز میکند.
هوش مصنوعی: من از کمک به دیگران دست کشیدهام و به امید دعای خودم وابستهام.
هوش مصنوعی: من به دل شکستهام مانند گل در حال غنچهبندی میپردازم و از طبیعت و لحن خاص خودم جدا نمیشوم.
هوش مصنوعی: چرا از دیگران گله و شکایت کنم، در حالی که مثل حباب همیشه در خطر از دست دادن و فروپاشی هستم و در بیثباتی به سر میبرم؟
هوش مصنوعی: کشتی در اثر شرم و عرق من به سختی میتواند پیش برود، چون به شدت تحت تأثیر اعمال و رفتار خودم قرار دارم.
هوش مصنوعی: با تدبیر و تدبیر میتوان از بند دشمن رهایی یافت، اما چه فایده وقتی که خودم زنجیر پای خودم هستم؟
هوش مصنوعی: تاج زرین را از آفتاب شبنم گرفتم، اما من به دلیل تقدیر نامساعد، به جای خودم در پایینترین جایگاه قرار دارم.
هوش مصنوعی: من در جایی که باید باشم نیستم و در جاهای دیگر هستم، اما اکنون در همه جا هستم و حس میکنم که در وجود خودم قرار دارم.
هوش مصنوعی: به خاطر اهمیت و ارزش خود در دنیا نیست، بلکه به خاطر وجود من و صدای درونیام است که مانند عزیز مصر، ارزشمند و گرانبها هستم.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
چو سایه در ره عشق از قفای خویشتنم
بس است خضر ره آواز پای خویشتنم
نمیروم ز چمن هیچ فصل، آن مرغم
که گل بریزد و من بر وفای خویشتنم
ز کعبه منفعلم، زانکه در حرم نگذاشت
[...]
چه افتم که خود آفتفزای خویشتنم
همه بلای من و من بلای خویشتنم
به باغ دهر ز بیم گزند هر ناکس
همیشه دشمن نشو و نمای خویشتنم
اگرچه خاک رهم جمله بر سر خویشم
[...]
نکرد عشق تو، مطلب روای خویشتنم
ستارهسوختهٔ داغهای خویشتنم
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال ۲ حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.