امارت گرفت افتخاری دگر
فرستاد دولت نثاری دگر
زیادت شد از بهر فتح و ظفر
به میدان مردان سواری دگر
سپهر و ستاره بدین بزمگاه
ازین به نکردند کاری دگر
به ایزد کزین خوبتر روزگار
ندیده ست کس روزگاری دگر
از این گل که در باغ دولت شکفت
بداندیش را هست خاری دگر
جهان را فزون گشت در نوبهار
ز دیدار او نوبهاری دگر
جهانش همی بود در انتظار
که سازد در او کار و باری دگر
کنون راست گشت آرزوی جهان
جهان را نماند انتظاری دگر
برایوان شاهی پدیدار شد
ز دیدار خویش نگاری دگر
چه خوانی همی رزم اسفندیار
که زنده شد اسفندیاری دگر
زهی پهلوانی که از بس هنر
تو را در جهان نیست یاری دگر
تو اندر حصاری و شهر تو هست
حصار حصین را حصاری دگر
نه مر ملک را پهلوانی چو توست
نه مر خلق را کردگاری دگر
تو را دولت آموزگارست و نیست
به از دولت آموزگاری دگر
به یزدان که بویاتر از خلق تو
ز مجمر نخیزد بخاری دگر
ز فرخنده مولود مسعود تو
گرفت این دیار افتخاری دگر
بر این اختیاری که اقبال کرد
نخواهد گزید اختیاری دگر
پدید آمد از بهر این موهبت
دل هر کسی را قراری دگر
به هر خانه ای شادی دیگرست
به هر جانبی باده خواری دگر
دل و دیده دشمن و دوست را
بیفزود از او نور و ناری دگر
کنون نام مردان زیادت شود
چو موجود شد نامداری دگر
کنون شهر بفزاید اندر جهان
چو نو شد در او شهریاری دگر
الا تا به نزدیک اهل شمار
نباشد چنو کار کاری دگر
سعادت ز گردون شکار تو باد
کزین به ندانم شکاری دگر
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر از نغمههای شادمانی و افتخارات ناشی از ظهور یک پادشاه بزرگ و پیروزیهای اوست. شاعر با استفاده از توصیفاتی زیبا، بینظیری روزگار جدید را تجلیل میکند که به واسطه حضور این پادشاه به وجود آمده است.
ویژگیهای مهم این دوران شامل افزایش شادی و سرگرمی در زندگی مردم، آماده شدن جهان برای کارهای بزرگ و همچنین ظهور اسفندیار، قهرمان و پهلوانی بینظیر است. شاعر به ستایش از دلگرمی و خوشبینی مردم پرداخته و بیان میکند که چنین روزگاری هرگز دیده نشده و دوستی و دوگانگیهای موجود به نور و آتش تازهای تبدیل شده است.
در نهایت، شعر به شادی و سعادت این زمانه و آرزوی موفقیت برای پادشاه ختم میشود و نشان میدهد که این دوران، دورانی است که هیچ چیز مشابه دیگری نخواهد داشت.
هوش مصنوعی: ساختمانسازی موفقیت دیگری به دست آورد و خوشبختی جدیدی را به ارمغان آورد.
هوش مصنوعی: به خاطر پیروزی و موفقیت، نفرات جدیدی در میدان مبارزه اضافه شدند.
هوش مصنوعی: آسمان و ستارهها دیگر چیزی جز این جشنگاه انجام ندادند و کار دیگری نکردند.
هوش مصنوعی: به خدایی که هیچ کس در هیچ زمانی بهتر از این روزگار را ندیده است.
هوش مصنوعی: این گل که در باغ خوشبختی شکوفا شده، برای کسانی که بدخواه هستند، دردسر و مشکل دیگری به همراه دارد.
هوش مصنوعی: جهان در فصل بهار به خاطر ملاقات با او، دوباره به شادابی و زیبایی بیشتری دست یافته است.
هوش مصنوعی: جهان همیشه در حال انتظار است تا تغییراتی جدید و کارهای تازهای در آن رخ دهد.
هوش مصنوعی: حال آرزوهای دنیا به حقیقت پیوسته است و دیگر هیچ انتظاری برای جهان باقی نمانده است.
هوش مصنوعی: شاهی از دوربا دیدن خود، زیبارویی دیگر پدیدار شد.
هوش مصنوعی: چه میخوانی در مورد جنگ اسفندیار، وقتی که دیگر بار اسفندیار زنده شده است؟
هوش مصنوعی: به چه پهلوانی! که به خاطر مهارتهای تو در دنیا هیچ یاری دیگری وجود ندارد.
هوش مصنوعی: تو در یک محیط محصور قرار داری و این شهر نیز مانند یک دژ است که خود دارای دیوارهای مستحکمتری میباشد.
هوش مصنوعی: نه در میان پادشاهان کسی به بزرگی و شجاعت تو هست و نه در بین مردم، کسی مانند تو به خالقیت و کارسازی است.
هوش مصنوعی: تو در آموزش و علم به جایی رسیدی که هیچ چیز بهتر از این آموزش و دانشی که داری، وجود ندارد.
هوش مصنوعی: به خداوندی که از وجود او بخاری معطرتر از مخلوقات تو برنمیخیزد.
هوش مصنوعی: از زادگاه خوشبخت و جذاب تو، این سرزمین موفقیت و افتخار تازهای به دست آورد.
هوش مصنوعی: با توجه به سرنوشت و شانس خوبی که نصیب من شده است، به هیچ وجه گزینه دیگری را انتخاب نخواهم کرد.
هوش مصنوعی: به خاطر این نعمت، هرکس آرامشی خاص و متفاوت پیدا کرده است.
هوش مصنوعی: در هر خانهای شادی و خوشحالی متفاوتی وجود دارد و در هر گوشهای نوعی از نوشیدن باده و خوشگذارانی متفاوت است.
هوش مصنوعی: دل و چشم، محبت و تنفر را از او به دست آوردند و نور و آتش تازهای را به وجود آوردند.
هوش مصنوعی: اکنون نام افراد بزرگ و معروف بیشتر میشود، چون وقتی یک شخصیت برجسته و جدید ظهور کند، بر شهرت و شناختهشدگی دیگران نیز تأثیر میگذارد.
هوش مصنوعی: هم اکنون شهر در جهان رونق بیشتری پیدا میکند، همانطور که وقتی شهریار جدیدی بر آن سرزمین حاکم شود، حال و هوای شهر تغییر میکند.
هوش مصنوعی: به این معناست که اگر در جمع و نزد کسانی که از تو آگاهی و شناخت دارند نباشی، هیچ کار دیگری نمیتواند سودمند باشد. اصل اهمیت در شناخت و حضور در میان افراد با اهمیت است.
هوش مصنوعی: خوشبختی و سعادت از آسمان به تو هدیه داده شود، زیرا من نمیدانم که شکار دیگری در کار است.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
مبادت به جز داد کاری دگر
به از وی مدان یادگاری دگر
و گر باز خواند به کاری دگر
سخن رانَد از روزگاری دگر
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.