سعدی » مواعظ » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۳۲ درویش که حلقهٔ دری زد یک بار دیگر غم او مخور که درها بسیار دل تنگمکن که بر تو مینالد زار هر کاو به یکی گفت بگوید به هزار
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: درویش وقتی به در میزند، نگرانی نداشته باش که درهای زیادی وجود دارد. دلخور نشو چون دلش هم به خاطر تو میسوزد. هر کسی که چیزی میگوید، میتواند هزاران حرف دیگر نیز داشته باشد.
هوش مصنوعی: درویشی که یک بار در را کوبید، دیگر نگران غم او نباش، زیرا درهای زیادی وجود دارد.
هوش مصنوعی: دل را ناراحت نکن، زیرا هر کسی که به تو نزدیک است، به خاطر من به شدت نگران و غمگین است و به جای یک نفر، هزار نفر به زبان میآوردند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
تا چند حدیث قامت و زلف نگار
تا کی باشی تو طالب بوس و کنار
گر زانکه نهای دروغزن عاشقوار
در عشق چو او هزار چون او بگذار
گفتم: که بیا وعده دوشینه بیار
ورنه بخروشم از تو اکنون چو هزار
گفتا: دهم ای همه جفا، نک زنهار!
آواز مده که گوش دارد دیوار
ای عاشق دل سوخته اندوه مدار
روزی به مُراد عاشقان گردد کار
با عشق بتان چو اوفتادت سروکار
خورشید شود همان بشادی بیدار
از دولت و از روز بهی دل بردار
عاشق نبود روز بد و دولت یار
بسیار شنیدم من و دیدم بسیار
کاشفته ببود بر تو از هر سو کار
آخر فلکت پشت شد و گیتی یار
تو شاد شدی مخالف و دشمن زار
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.