گنجور

 
سعدی

هرکه در کودکی بخورد ذکر

چون کلان شد، دهد به خورد دگر

‌عوض هر چه داده در خُردی

‌کیر در کون اَمردی بردی

‌چون که پیری و ضعف حاصل شد

‌شیخ رفت و به گوشه واصل شد

‌گشت درویش کامل آن مَأبون

‌شد به خود واصل آن ز نکبت کون

‌بس اثرها به کون و کیر بود

‌مرشد کامل آن که زیر بود

‌هر چه مرشد تو بینی اندر دهر

‌جمله از کون شوند شهرهٔ شهر

‌هر که کون بیشتر بدادندی

‌نام مرشد بر او نهادندی

 
 
 
جشنوارهٔ رزم‌آوا: نقالی و روایتگری شاهنامه