هوش مصنوعی: در این اشعار، شاعر از حالتی هشیار و بیتابی خود به خاطر عشق و زیبایی معشوق سخن میگوید. او میگوید که نبود معشوق هیچ معنا ندارد و همه چیز در زندگی بدون او بی ارزش است. وجود معشوق به زندگی معنا و ارزش میدهد.
هوش مصنوعی: کسی که از محبت تو هشیار و هوشیار باشد، به راستی خوشبخت است; زیرا آنکه دلش به خاطر زیباییهای تو از دست رفته، در مستی و شیدایی به سر میبرد.
فریبرز در ۶ سال و ۲ ماه قبل، شنبه ۵ آبان ۱۳۹۷، ساعت ۱۱:۵۴ نوشته:
مصرع اول بیت دوم از وزن خارج شده و ظاهراً به شکل زیر درست است که معنا و پیام را کامل می کند: بی تو همه هیچست بدین ملک وجود ور هرچه نباشد، چو تو هستی همه هست. به محبوب مقام خدایی داده و هستی را ناشی از او دانسته است. یعنی تو اگر نباشی هیچ چیز نیست و چون باشی همه چیز هست شود
مهیار در ۳ سال و ۱۰ ماه قبل، یکشنبه ۲۶ بهمن ۱۳۹۹، ساعت ۰۰:۳۶ نوشته:
فکرش رو بکن لقب این شاعر استاد سخن بوده و برای هر حرفی که میزده ساعتها فکر میکرده ، الان اومدن یکی دو نفر میگن به نظرم ایراد داره و اصلاحیه نوشتن ، البته خود سعدی گفته: حذر کن ز نادان ده مرده گوی
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این اشعار، شاعر از حالتی هشیار و بیتابی خود به خاطر عشق و زیبایی معشوق سخن میگوید. او میگوید که نبود معشوق هیچ معنا ندارد و همه چیز در زندگی بدون او بی ارزش است. وجود معشوق به زندگی معنا و ارزش میدهد.
هوش مصنوعی: کسی که از محبت تو هشیار و هوشیار باشد، به راستی خوشبخت است; زیرا آنکه دلش به خاطر زیباییهای تو از دست رفته، در مستی و شیدایی به سر میبرد.
هوش مصنوعی: بدون تو، در این جهان هیچچیزی ارزش ندارد و اگر هیچچیزی هم وجود نداشته باشد، وقتی تو هستی، همهچیز معنا پیدا میکند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
آن یار که عهدِ دوستداری بشکست
میرفت و منش گرفته دامن در دست
میگفت دگر باره به خوابم بینی
پنداشت که بعد ازو مرا خوابی هست
ای دل ، ز شراب عشق گشتی سرمست
کز رنج خمار او به جان نتوان رست
گر از دل من چنین فرو داری دست
در روز ز دست تو به شب باید جست
چون دیده من دید ترا روز نخست
مسکین دل من هوای دیدار تو جست
اکنون که ترا هوای من نیست درست
یا ناز مکن یا دل من باز فرست
گر سیر شدی بتا ز من در خور هست
زیرا که ندارم ای صنم چیزی لست
رنج دل رنج دیده جز دیده نجست
دانی که شد این گناه بر دیده درست
در جمله جهان صورتی از دیده نرست
کش چندین موج خونش از دیده نشست
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال ۸ حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.