کسی که روی تو بیند، نگه به کس نکند
ز عشق سیر نباشد، ز عیش بس نکند
در این روش که تویی پیش هر که بازآیی
گرش به تیغ زنی، روی بازپس نکند
چنان به پای تو در مردن آرزومندم
که زندگانی خویشم، چنان هوس نکند
به مدتی نفسی یاد دوستی نکنی
که یاد تو نتواند، که یک نفس نکند
ندانمت که اجازت نوشت و فتوی داد
که خون خلق بریزی، مکن که کس نکند
اگر نصیب نبخشی، نظر دریغ مدار
شکرفروش چنین ظلم بر مگس نکند
بنال سعدی اگر عشق دوستان داری
که هیچ بلبل از این ناله در قفس نکند
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: سعدی در این بیتها به عشق و فداکاری اشاره میکند. او میگوید کسی که عاشق است، تمام توجهش متوجه محبوب است و از عشق سیر نمیشود. حتی اگر کسی به او آسیب برساند، عشق او از بازگشت منصرف نمیشود. شاعر آرزو دارد که به اندازه عشقش به محبوب، از زندگی دست بکشد. او همچنین بر این نکته تأکید میکند که یاد معشوق هیچ گاه از دل دور نمیشود و هیچ کس نمیتواند بهراحتی خون دیگران را بریزد. در پایان، به عشق دوستان اشاره میکند و میگوید هیچ بلبلی با این شدت از عشق در قفس ناله نمیکند.
عیش: سرور و خوشی و نشاط / معنی: آن کس که چهره تو را ببیند از آن پس به دیگری توجه نخواهد کرد و دیگر از مهرورزی نسبت به تو سیر نمیشود و دست از نشاط و شادمانی این دیدار و عشق برنمیدارد. - منبع: شرح غزلهای سعدی
روش: رفتار، خرامیدن، رسم و آیین / کنایه: روی بازپس کردن (روی گردانیدن و اعراض کردن) / جناس مطرف: روش، روی / معنی: با این شیوهای که تو برگزیدهای پیش هر کس بیایی اگر او را با شمشیر هم بزنی روی برنمیگرداند. - منبع: شرح غزلهای سعدی
آرزومند: مشتاق و شیفته / هوس: میل و آرزو / تضاد: مردن، زندگانی / معنی: نثار کردن جان در پای تو برایم آنچنان خوشایند است که زندگی برایم آن قدر لذت بخش نیست. - منبع: شرح غزلهای سعدی
مدت زمان زیادی را از یاد کسی غافل شده ای،که حتی نمی تواند یک لحظه به تو فکر نکند
اجازت: فرمان و دستور، رخصت گواهیای باشد که عالمی به کسی دهد که او صلاحیت فتوا دارد. / فتوا: «فرمان فقیه و مفتی، آنچه فقیه نویسد برای مقلدان خود.» (لغت نامه) / معنی: نمی دانم چه کسی برای ریختن خون مردم به تو اجازه داد و فرمان شرعی این کار را صادر کرد؛ اما خون مردم را مریز؛ زیرا هیچ کس این کار را که تو بدآن می پردازی نمیکند. - منبع: شرح غزلهای سعدی
نصیب: حظ و بهره / نظر: نگاه، عنایت و التفات، توجه. / معنی: اگر بهرهای به کس نمی رسانی، او را از حظ دیدار محروم مساز؛ زیرا حتى شیرینی فروش هم تا این حد بر مگسی که گرد متاع او می گردد، سخت نمی گیرد. - منبع: شرح غزلهای سعدی
جناس اشتقاق: بنال، ناله. / معنی: ای سعدی، اگر عشق روی دوستان در دل میپروری ناله سر کن؛ زیرا هیچ بلبلی در کنج قفس اینگونه نمی نالد. - منبع: شرح غزلهای سعدی / دکتر محمدرضا برزگر خالقی / دکتر تورج عقدایی
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال ۲ حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.