بخش ۳۴ - گفتار اندر نواخت لشکریان در حالت امن
دلاور که باری تهور نمود
بباید به مقدارش اندر فزود
که بار دگر دل نهد بر هلاک
ندارد ز پیکار یأجوج باک
سپاهی در آسودگی خوش بدار
که در حالت سختی آید به کار
سپاهی که کارش نباشد به برگ
چرا دل نهد روز هیجا به مرگ؟
کنون دست مردان جنگی ببوس
نه آنگه که دشمن فرو کوفت کوس
نواحی ملک از کف بدسگال
به لشکر نگه دار و لشکر به مال
ملک را بود بر عدو دست، چیر
چو لشکر دل آسوده باشند و سیر
بهای سر خویشتن میخورد
نه انصاف باشد که سختی برد
چو دارند گنج از سپاهی دریغ
دریغ آیدش دست بردن به تیغ
چه مردی کند در صف کارزار
که دستش تهی باشد و کار، زار
🖰 با دو بار کلیک روی واژهها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها میتوانید آنها را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
🖐 شمارهگذاری ابیات | وزن: فعولن فعولن فعولن فعل (متقارب مثمن محذوف یا وزن شاهنامه) | منبع اولیه: ویکیدرج | ارسال به فیسبوک
این شعر را چه کسی در کدام آهنگ خوانده است؟
🎜 معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است ...
تصاویر مرتبط در گنجینهٔ گنجور
📷 پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی، 📖 راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
حاشیهها
تا به حال ۴ حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
رهام نوشته:
تهئر در اینجا به معنی گستاخی به کار رفته
👆⚐
رهام نوشته:
روز هیجا :روز نبرد و کارزار
👆⚐
امین کیخا نوشته:
دلاسوده یعنی مطمئن
👆⚐
حمید سامانی نوشته:
آقا رهام “تهئر ” یعنی گستاخی؟ فکر میکنید اصلاٌ کلمه “تهئر” در زبان فارسی وجود دارد؟
تهور به معنای بی باکی و جرأت و دلیری است
👆⚐