ای رایت شه گرفته از نام تو نام
طبع تو به نظم داده انصاف کلام
هر شه بیتی ز نظم تو دیده تمام
در جلوه عروس نطق را هفت اندام
|
غیرفعال و فعال کردن دوبارهٔ حالت چسبانی نوار ابزار به بالای صفحات |
|
راهنمای نوار ابزار |
|
پیشخان کاربر |
|
اشعار و ابیات نشانشدهٔ کاربر |
|
اعلانهای کاربر |
|
ادامهٔ مطالعه (تاریخچه) |
|
خروج از حساب کاربری گنجور |
|
لغزش به پایین صفحه |
|
لغزش به بالای صفحه |
|
لغزش به بخش اطلاعات شعر |
|
لغزش به بخش حاشیههای شعر |
|
لغزش به بخش تصاویر نسخههای خطی، چاپی و نگارههای هنری مرتبط با شعر |
|
لغزش به بخش ترانهها و قطعات موسیقی مرتبط با شعر |
|
لغزش به بخش شعرهای همآهنگ |
|
لغزش به بخش خوانشهای شعر |
|
لغزش به بخش شرحهای صوتی |
|
فعال یا غیرفعال کردن لغزش خودکار به خط مرتبط با محل فعلی خوانش |
|
فعال یا غیرفعال کردن شمارهگذاری خطوط |
|
کپی نشانی شعر جاری در گنجور |
|
کپی متن شعر جاری در گنجور |
|
به اشتراکگذاری متن شعر جاری در گنجور |
|
مشابهیابی شعر جاری در گنجور بر اساس وزن و قافیه |
|
مشاهدهٔ شعر مطابق قالببندی کتابهای قدیمی (فقط روی مرورگرهای رومیزی یا دستگاههای با عرض مناسب) |
|
نشان کردن شعر جاری |
|
ویرایش شعر جاری |
|
ویرایش خلاصه یا برگردان نثر سادهٔ ابیات شعر جاری |
|
شعر یا بخش قبلی |
|
شعر یا بخش بعدی |
ای رایت شه گرفته از نام تو نام
طبع تو به نظم داده انصاف کلام
هر شه بیتی ز نظم تو دیده تمام
در جلوه عروس نطق را هفت اندام
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به ستایش از شاعری میپردازد که نامش با شکوه و عظمت همراه است. طبع او انصاف و زیبایی را به نظم درآورده و هر بیت از اشعارش کامل و زیباست. او مانند عروسی است که با هفت اندام خود جلوهگری میکند و سخنوریاش را به نمایش میگذارد.
هوش مصنوعی: ای پرچمی که به خاطر نام تو برافراشته شده است، سخن و بیان تو به عدالت و زیبایی نظم گرفته است.
هوش مصنوعی: هر پادشاهی زیبایی کلام تو را به طور کامل در جلوه عروس سخن میبیند که هفت تن است.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
هم غالیه زلفینی و هم سیم اندام
هم روی نکو داری و هم نیکونام
دو لب چو مدام داری و زلف چو دام
من مانده به دام دایم از بهر مدام
هر چند که از تو بوسه یابم گه بام
در آخر شب مرا هوس آید کام
بوسه بده و کنار برتست حرام
نشنودستی درو غزن باشد شام
افتادم در دام بتی سیم اندام
وز صحبت او دلم رسیده است بکام
تا من بزیم مرا تمام است خوشی
گر دلبر من بسر برد مهر تمام
ای زرین نام لعبت سیم اندام
زر تو و سیم تو نه پخته ست و نه خام
در کس منگر به بی نیازی بخرام
زیرا که توانگری به اندام و به نام
دیگ سیه انداخته از گوشه بام
رسمیست بسورها ز چشم بدعام
انداخت بسور صاحب از نام امام
چون دیگ سیاه لعبتی سیم اندام
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.