ای بکوجاه برده موکب شاه
دیده اقبال شاه بر کوجاه
بوده چون هفتهای شادیها
هفته میزبان شاه و سپاه
نه زرنج کشفته خورده دریغ
نه برنج گذشته کرده نگاه
باد بذل تو جسته بر ارکان
یاد خوان تو مانده بر افواه
کوه بابل فراشته بخرد
بحر عمان گذاشته بشناه
هم بمردی شده بدیده شیر
هم به دستان زده ره روباه
حمله در گرد و هم فتنه هنوز
بند عزم تو کرده کوهش کاه
حیله در جنب مکر فتنه هنوز
سد حزم تو بسته پیشش راه
آفتابی ترا ز قرص تو تاج
آسمانی ترا ز قطب تو گاه
عقل عرض تو دید گفت ای عرض
عین فضلی علیک عین الله
ملک برداشت خامه و بنگاشت
صورت طاعت تو بر درگاه
تا همت اختلاف خلق نماند
زین موافق نموده جز به حیاه
به نظر پیل و مهد گردانید
استر و مرقد تو همت شاه
زود باشد که از دگر نظرش
پیل و مهد تو چرخ گردد و ماه
تربیت کردی و رسانیدی
عرق تخمی به آب و رتبت و جاه
لاجرم سایه مبارک آن
گشت پاینده تر ز سایه چاه
پس از این چون تو فحل کی زایند
این دو زاینده سپید و سیاه
وحی و تنزیل و بأس و رفق فلک
بر تو بگسست و شد سخن کوتاه
ایزد از روزگار دولت تو
دور داراد کامه بدخواه
هر کجا آری و بری لشکر
منزلت سبز باد از آب و گیاه
زایران را مقام تو چو مقام
ساکنان را پناه تو چو پناه
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به ستایش مقام و عظمت یک پادشاه میپردازد و از نعمتها و فضائل او سخن میگوید. شاعر از نظرگاههای مختلف به چهره پادشاه مینگرد و او را به عنوان کسی توصیف میکند که در زمینههای مختلف مانند شجاعت و حکمت برتری دارد. همچنین، به تلاشهای پادشاه در تقویت حکمرانی و برقراری آرامش اشاره میشود. شاعر بر این باور است که دیگران از زندگی و تدبیر او الهام میگیرند و امنیت و آسایش را در سایه او مییابند. در پایان، برکات و نعمتهای پادشاهی او را نمایان میکند و از خدای بزرگ درخواست میکند که از بدخواهان دور نگهدارند.
هوش مصنوعی: این بیت به شکوه و جلال پادشاه اشاره دارد و نشان میدهد که پادشاه چگونه در جایی حاضر شده است و توجه مردم به او جلب شده. در واقع، به زیبایی و عظمت وجود او میپردازد و میگوید که در کدام مکان، نور و اقبال پادشاه درخشیده است.
هوش مصنوعی: زمانی که شادمانیها به اوج میرسد، مانند هفتهای است که شاه و سپاهیان در مهمانی گرد هم آمدهاند.
هوش مصنوعی: نه زحمتی کشیدم و نه درد و رنجی را تحمل کردم، نه هیچ چیز ارزشمندی را از دست دادهام که بر آن حسرت بخورم.
هوش مصنوعی: باد به نعمتهای تو اشاره کرده و در حالی که یاد تو در دلهاست، نام تو بر زبانها جاری است.
هوش مصنوعی: کوه بابل به خوبی و با عظمت خود برجسته است و در کنار دریا عمان قرار دارد.
هوش مصنوعی: در اینجا به تصویر یک وضعیتی اشاره شده که شخصی هم از نظر روحی و هم از نظر فیزیکی در حال مبارزه است. آن شخص مانند شیر شجاع و قوی است و در عین حال در دستانش به نوعی به فریب و نیرنگ روباه رفته است. به عبارت دیگر، او با شجاعت و قدرت بر رقبایش غلبه میکند، اما در عین حال ممکن است فریبهای ظریف و ترفندهای دیگران را نیز تجربه کند.
هوش مصنوعی: حمله و آشوب همچنان ادامه دارد، اما عزم و اراده تو مثل کوه، محکم و استوار است.
هوش مصنوعی: حیله در کنار فریب و نیرنگ، نتوانسته سد تدبیر و احتیاط تو را بشکند و هنوز راهی برای نفوذ در آن وجود ندارد.
هوش مصنوعی: خورشید تو را با زیباییاش میپوشاند و آسمان تو را ازقطب قرارش پر از نور و زینت میکند.
هوش مصنوعی: عقل به عرض تو نگاه کرد و گفت: ای عرض، تو تجلی فضل خداوندی هستی.
هوش مصنوعی: فرشتگان قلم برداشتند و تصویر اطاعت تو را بر درگاه مقدس ثبت کردند.
هوش مصنوعی: تا زمانی که تفاوتها و تنوعهای بین مردم از بین برود، دیگر زندگی به شکل طبیعی و بیاشکال ادامه نخواهد یافت.
هوش مصنوعی: به نظر میرسد که قدرت و عظمت تو مانند فیل و مهد که در دستان قدرتمندان است، تبدیل شده است. همچنین، آرامگاه تو همچون مقام و منزلت یک شاه محسوب میشود.
هوش مصنوعی: به زودی خواهد بود که از دید دیگران، قدرت و آنچه که تو بر آن تکیه داری، تغییر کند و به مرور زمان از اعتبار بیفتد.
هوش مصنوعی: به تو آموختند و به مرحلهای رساندند که بذر امیدی در دل تو نشسته و به مقام و ارزشی دست یافتهای.
هوش مصنوعی: به ناچار، سایه خوشایند او، پایدارتر از سایه چاه شد.
هوش مصنوعی: از این پس، با بودن تو مثل یک نر نازا، دیگر چگونه میتوان انتظار داشت که این دو موجود زاینده، یکی سفید و دیگری سیاه، فرزندی به دنیا آورند؟
هوش مصنوعی: وحی و نازل کردن پیام الهی، همچنین قدرت و لطف خداوند بر تو تجلی کرد و سخن به پایان رسید.
هوش مصنوعی: خداوند روزگار حکومت تو را از بدخواهان دور نگه دارد.
هوش مصنوعی: هر جا بروی و هر جایی که حضور داشته باشی، امید میرود که محل زندگیات سرسبز و پربار از آب و گیاه باشد.
هوش مصنوعی: فرمانروایی زائری در زمین تو مثل فرمانروایی ساکنان است و پناهگاه او نیز مشابه پناهگاه آنهاست.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
از شبستان ببشکم آمد شاه
گشت بشکم ز دلبران چون ماه
ای ز عکس رخ تو ، آینه ماه
شاه حُسنی و ، عاشقانْت سپاه
هر کجا بنگری ، دمد نرگس
هر کجا بگذری ، برآید ماه
روی و موی تو نامهٔ خوبی است
[...]
کار زرگر به زر شود بر راه
زر به زرگر سپار و کار بخواه
بر فلک بر دو مرد پیشه ورند
آن یکی درزی آن دگر جولاه
این ندوزد مگر قبای ملوک
و آن نبافد مگر گلیم سیاه
دولت خاص و خاصه زاده شاه
رایت فخر بر کشید به ماه
تاج گردون محمد آنکه گرفت
در بزرگیش ملک و عدل پناه
ملک را داد رای او رونق
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.