موکب جشن خاص شاه عجم
اندر آمد به ساحت عالم
چتر میمون ماه پیکر او
سایه گسترده بر بنی آدم
پی آن بر ملک مبارک باد
پیشوای ملوک امام امم
آنکه بر ساحل درش دریا
جز به تکبیر بر نیارد دم
وانکه از رشگ خاتمش ناهید
نام او نقش کرد بر خاتم
همتش را به حیله گنجد روح
در تن کامل ولایت جم
دولتش را به طبع سازد چرخ
از ملک شیعه از نجوم خدم
پیش او هر کجا نشاط کند
عزم او لشکری بود معظم
گرد او هر کجا فرود آید
حزم او باره شود محکم
نور گیرد ز حرمت قدمش
صحن میدان او چو صحن ارم
خشک دارد حرارت فزعش
خون بدخواه او چو خون بقم
گرگ با عدل او جز اندر خواب
نزند راه کاروان غنم
در جهد باس او بشیر فلک
اگر اندر شود بشیر علم
درم از بهر آن فراز آرد
تا دهد خوش منش به قلب درم
هر نفس چون نفس بیفزاید
جود او ذل مال و عز حشم
آز بر عرض خوان همت او
برفکندست خویشتن بشکم
ملک بر عرض ملک پرور او
وقف کرداست خویشتن بستم
تا ز اصل ست بار نامه فرع
تا به لوح است بازگشت قلم
دولتش خویش باد و بخت قرین
نعمتش بیش باد و حاسد کم
عقل و هوشش همه به تاج و به تخت
چشم و گوشش همه زیر و به بم
اختر او چو نام او مسعود
مجلس او چو طبع او خرم
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
از تو خالی نگارخانهٔ جم
فرش دیبا فگنده بر بجکم
از گهر گرد کردن بفخم
نه گهر چید هیچکس نه درم
نیست گشت از هوای خود عالم
جز به مدح تو بر نیارد دلم
حشمتت در جهان فکند آواز
همتت بر فلک نهاد قدم
محمدت را ستوده رای تو جفت
[...]
ای قوی رای کدخدای عجم
ای به گوهر گزیده تا آدم
چرخ عدل تو را هزار بهشت
صحن امن تو را هزار آدم
شخص با همت تو شخص خیال
[...]
دوش چون صبح بر کشید علم
شد جهان از نسیم او خرم
روشنی آمد از عدم به وجود
تیرگی از وجود شد به عدم
شب دیجور شد ز روز جدا
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.