گنجور

 
رضاقلی خان هدایت

ابوحفص عمر نام دارند و سهرورد از توابع کلات است و تا مهنه چهار فرسخ مسافت دارد و مقبرهٔ مشایخ در آنجاست و سلسلهٔ مشایخ سهروردیه از شعب سلسلهٔ معروفی است و شیخ از مشاهیر فضلا و علما و مرید عمّ شیخ نجیب سهروردی است. غرض، شیخ را تصانیف بسیار و رسالات عالی مقدار است. من جمله عوارف و رشف النصایح و اعلام التقی و اعلام الهدی و جناب شیخ مصلح الدین سعدی شیرازی اخلاص و ارادت به ایشان داشته. همچنین کمال الدین اسماعیل اصفهانی مدایح وی را نگاشته. مجملاً شیخ از اکابر این طایفه است و نود و سه سال عمر یافته. در سنهٔ ۵۸۷ در بغداد به جنت شتافته. گاهی خیال نظمی می‌فرموده و این ابیات منسوب بدوست:

ذره‌ای از نور روی من چوبرمنصور تافت

همچو قندیلی ز دارش سرنگون آویختم

رباعی

بخشای بر آنکه بخت یارش نبود

جز خوردن غم‌های تو کارش نبود

در عشق تو حالتیش باشد که در آن

هم با تو و هم بی تو قرارش نبود

٭٭٭

ای از غم دیدن رخت حیران، من

وندر طلب وصل تو سرگردان، من

بودن به تو مشکل است ونابودن آه

سرگردان من، بی سر و بی سامان، من

٭٭٭

ای دوست وجود و عدمت اوست همه

سرمایهٔ شادی و غمت اوست همه

تو دیده نداری که ببینی او را

ورنه ز سرت تا قدمت اوست همه