عشقی بتازه باز گریبان گرفته است
آه این چه آتش است که در جان گرفته است
ایدل ز اضطراب زمانی فرو نشین
دستم بزور دامن جانان گرفته است
آن لعل آبدار ز تسخیر کائنات
خاصیت نگین سلیمان گرفته است
از هر طرف که میشنوم بانگ غرقه است
دریای عشق بین که چه طوفان گرفته است
دارد سر خرابی عٰالم به گریه باز
این دل که، همچو شام غریبان گرفته است
آه و فغان شیونیانم بلند شد
گویا طبیب دست ز درمان گرفته است
نیلی قبا و طره پریشان و سینه چاک
آئین ماتمم به چه سامان گرفته است
صوفی بیا که کعبهٔ مقصود در دلست
حاجی به هرزه راه بیابان گرفته است
یا رب کجا رویم که در زیر آسمٰان
هر جا که میرویم چو زندان گرفته است
نتوان گشودنش به نسیم ریاض جلد
آندل که در فراق عزیزان گرفته است
کافر چنین مبٰاد ندانم رضی تو را
دود دل کدام مسلمان گرفته است
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به احساس عمیق و درد ناشی از عشق اشاره دارد. شاعر از آتش عشق میگوید که جانش را دربرگرفته و اضطراب ناشی از آن را توصیف میکند. او به محبوبش میگوید که کمی آرام بگیرد، زیرا دلی که در جستجوی عشق است، به شدت تحت فشار و ناراحتی قرار دارد.
شاعر بیان میکند که از هر سو صدای غم و اندوه را میشنود و دلش برای مصیبتهای ناگوار میسوزد. او احساس میکند که جهان به سمت ویرانی میرود و عواطفش به شدت درگیر عشق است.
شعر همچنین به توصیف وضعیتی میپردازد که عشق باعث ایجاد محفل سوگ و ماتم شده و به نوعی به بیپناهی انسان در زیر آسمان و در برابر عشق اشاره میکند. در نهایت، شاعر از درد و سوختگی دلش از فراق عزیزان صحبت میکند و به احساسات عمیق انسانی اشاره دارد که از عشق و جدایی ناشی میشود.
هوش مصنوعی: عشق تازهای در قلبم شعله ور شده و همچنان مرا درگیر کرده است. آه، این چه آتشی است که در درونم زبانه کشیده است.
هوش مصنوعی: ای کاش ای دل، از نگرانیهای زمانه کمی آرامش بیابی، زیرا دامن محبوب بر اثر فشار، در دستانم گرفته شده است.
هوش مصنوعی: آن گوهر درخشان از قدرت و تسلط بر جهان به ویژه خاصیت جواهر سلیمان بهرهمند شده است.
هوش مصنوعی: از هر سو که میشنوم، صداهایی شنیده میشود که نشان میدهد دریاچه عشق به شدت پرآشوب و متلاطم است و طوفانی بزرگ در آن وجود دارد.
هوش مصنوعی: دل من در حال و هوای خراب و پریشان است و مثل شبهایی که در آنها غریبانه احساس تنهایی و اندوه میکنیم، به شدت ناراحت و اندوهگین است.
هوش مصنوعی: درد و ناله من به اوج رسیده است، انگار که دکتر از بهبود و درمان من ناامید شده است.
هوش مصنوعی: دختر زیبایی با لباس نیلی و موهای آشفته، دلی شکسته و در حال برگزاری مراسم سوگواری است. او به چه حالتی در این مراسم آمده و چه وضعیتی دارد؟
هوش مصنوعی: ای صوفی، بیا! بدان که کعبهٔ واقعی و هدف اصلی در دل آدمی است. حاجی که بدون هدف و معنای درستی به راه افتاده، فقط در بیابان سرگردان است.
هوش مصنوعی: بارالها، به کجا بروم وقتی که در زیر آسمان، در هر مکانی که میروم، احساس زندان میکنم؟
هوش مصنوعی: این جمله به این معناست که نمیتوان به سادگی دل را به نسیم آرامش بخش طبیعت باز کرد، چرا که دل در غم دوری عزیزانش گرفته و گرفتار است.
هوش مصنوعی: من نمیتوانم بپذیرم که کسی برای تو رضا و خوشنودیات، مثل یک کافر رفتار کند؛ زیرا گناه و درد دل مسلمانان را نمیتوان نادیده گرفت.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
ساقی، جهان سرشک حریفان گرفته است
کو کشتی شراب که طوفان گرفته است
چندان بجان رسید دلم از غم جهان
کز محنت جهان دلم از جان گرفته است
با آنکه دامن از همه عالم کشیده ام
[...]
زلفت که همچو شام غریبان گرفته است
صبح نشاط در ته دامان گرفته است
از دست رستخیز حوادث کجا رویم؟
ما را میان بادیه باران گرفته است
(این سهو بین که دیده حق ناشناس من
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال یک حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.