گرچه روزی تیرهتر از شام غم باشد مرا
در دل روشن صفای صبحدم باشد مرا
زرپرستی خواب راحت را ز نرگس دور کرد
صرف عشرت میکنم گر یک درم باشد مرا
خواهش دل هرچه کمتر شادی جان بیشتر
تا دلی بیآرزو باشد چه غم باشد مرا
در کنار من ز گرمی بر کناری ای دریغ
وصل و هجران غم و شادی به هم باشد مرا
در خروش آیم چو بینم کجنهادیهای خلق
جویبارم ناله از هر پیچ و خم باشد مرا
گرچه در کارم چو انجم عقدهها باشد رهی
چهره بگشادهای چون صبحدم باشد مرا
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
گل نیم در بر لباس محترم باشد مرا
سرو و باغم جامه از برگ کرم باشد مرا
اهل دنیا گر به سوی خانه تکلیفم کنند
قطع ره کردن بیابان عدم باشد مرا
چون صدف با قطره آبی قناعت می کنم
[...]
معرفی آهنگهای دیگر
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
تا به حال ۳ حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
replyپاسخگویی به این حاشیه flagگزارش حاشیهٔ نامناسب linkرونوشت نشانی حاشیه
replyپاسخگویی به این حاشیه flagگزارش حاشیهٔ نامناسب linkرونوشت نشانی حاشیه
replyپاسخگویی به این حاشیه flagگزارش حاشیهٔ نامناسب linkرونوشت نشانی حاشیه
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.